أندر تأملات | علی رشیدی
‌ 🔻جهت، در بهترین جهت! ۱. مشاهدۀ برنامۀ تلویزیونی جهت را پیشنهاد میکنم. برنامه‌ای یازده قسمتی که نظرات، انگاره‌ها و دیدگاه‌هایی از جانب پژوهشگران علوم انسانی و اجتماعی مورد ارائه قرار گرفته و توسط گروه علمی و اساتید، مورد نقد و بررسی قرار می‌گرفت. علومی که اکنون در پَس کتابخانه‌ها خاک می‌خورد و جز به صِرف نقل و نبات نزاع‌های علمی و نخبگانی، مورد بهره‌ای دیگر قرار نمی‌گیرد، باید امتداد پیدا کند و بین آن و متن جامعه، گذرگاهی تدارک دید. «جهت، در بهترین جهت» توانست این نقش را ایفا کند و از قواعد و اصول علوم انسانی، گزاره‌هایی را برای شخصیت شهید سلیمانی، پدید آورد. به راستی که جهت را می‌توان الگویی برای اهالی علوم انسانی قلمداد کرد و امید است که برای شخصیتهایی همچون امام خمینی، آیت‌الله خامنه‌ای، میرزا کوچک‌خان جنگلی، شیخ محمد خیابانی، علامه طباطبایی و باقی بزرگان و اسطوره‌های مکتبی، ایرانی و اسلامی چنین برنامه‌هایی تدارک دیده و بدان پرداخته شود و دریغا که جای خالی چنین شخصیتهایی در فضای رسانه‌ای و در حافظهۀ هویتی/تاریخی جامعه، محسوس است. ۲. فارغ از محتوای ارزندۀ این برنامه، اجرای شیرین آقای یامین‌پور، شخصیت کاریزماتیک دکتر کچویان، مطالب تاریخی دکتر نجفی، نکات موشکافانۀ دکتر رهدار و تنقیدات دکتر عبدالکریمی، دست به دست داده و این برنامه را به بهترین نحو به ثمر رساندند. از باب انتقاد و پیشنهاد نیز، چه بهتر می‌بود که برنامه در استدیو و دکوراسیونی سنتی، معنوی و باستانی برگزار می‌شد و جای خود را به دکور بی‌رمق، مصنوعی و تصنعی می‌داد. ۳. از آنجا که برنامه در یازده قسمت و با یازده عنوان و شاخصه از شهید سلیمانی به روی آنتن رفت، بر خود لازم دانستم که آنچه فهم کردم و با الهام‌گیری از یازده عنوان بیان شده، سطوری را برای شهید سلیمانی، بنویسم:«حاج قاسم سلیمانی «کهنه سرباز» زمین بود. «پهلوان ایرانی» که از سرزمین خود دفاع و «رسم مرزبانی» را ایفا کرد. آری، سلیمانی قهرمانیست که از ایران، سرزمینِ گنج، سرزمین رستم و سهراب، جنگلی و خیابانی، حافظ و سعدی و کلینی و خمینی، دفاعی جانانه کرد و در «تقاطع این کُهَن الگوها»، «شمایلی قهرمانانه» به خود گرفت و عنوان «قهرمان گنج» را به خود اختصاص داد. انقلاب خمینی کبیر که مأموریت مقابلۀ همه‌جانبه در قبال تمدن فرسوده، کِسِل و ظاهرگرایانۀ غرب را دارد و به بیان شهید آوینی که انقلاب را رستاخیزی تاریخی می‌نامد، ژنرال قاسم سلیمانی در این «سرزمین میانه» و برای نقش‌آفرینی در سناریوی رستاخیز تاریخی، به عنوان «انسان انقلاب اسلامی» در نقش موسس نظم آینده جهانی و تعیین کننده معادلات نظامیِ جهانی، به سر می‌برد. اسوه‌ای که تا به اینجا اوراقی از تاریخ را به خود اختصاص داد و برای او قلم زدیم، فارغ از شخصیتی شکوهمند در خارج از مرزهای ایران، دارای پرستیژی کاریزماتیک در میانه و جامعۀ خویش نیز، بود. شخصیتی فراجناحی و مورد قبول همۀ اقشار جامعه که وفاق ملی را بر محوریت خود تعریف می‌کرد. نسل جدید جوانان امروزه انقلاب اسلامی نیز بیگانه از «وفاق ملی» نبوده و آنان نیز با وجود اختلافات سلیقه‌ای همچنان به این شخصیت اظهار ارادت و محبت داشته و دارند. به حق که همان محبت پدرانۀ او در داخل و ابهت حیدرانۀ او در خارج از مرزهای ایران اسلامی بود که «آینده‌باوری و امید»ی را به جامعۀ ایرانی تزریق می‌کرد». روحش شاد، راهش ماندگار و یادش گرامی.. ✍علی رشیدی @andar_tamolat