یار و همراه او گرداند. به عبارت دیگر، در قرآن کریم موسی از آن‌رو که برادرش بیانی شیوا و کلامی ‌رسا داشته، از خداوند برای وی طلب نبوت می‌کند. همچنان‌که در گذشته نیز آمد، در روایات متعدد اسلامی ‌ازجمله «حدیث منزلت»، نسبت حضرت علی (ع) به پیامبر اسلام (ص) مانند نسبت‌ هارون به موسی تشبیه شده با این تفاوت که‌ هارون پیامبر بود اما حضرت علی (ع) ‌نه. اما یهود ادعا می‌کند که‌ هارون پیامبر نبوده؛ بلکه کاهن اعظم قومش و نگهبان مقدسات (کفیل و هیکل مقدس) بوده است. آنها همچنین ادعا می‌کنند که عصایی که به مار تبدیل شد از موسی نبود؛ بلکه به‌ هارون برمی‌گردد و گمان می‌کنند که خداوند هنگام وفات‌ هارون به موسی امر کرد که لباس کاهن اعظم را از تن او بیرون آورده و به فرزندش الیعاز بن‌ هارون بپوشاند. معجزات‌ هارون ‌(ع) در آیات قرآن کریم ظاهراً برای حضرت‌ هارون (ع) معجزه‌ای ذکر نشده؛ درحالی‌که در تورات آمده که‌ هارون نیز مانند موسی ‌(ع) معجزه می‌کند. مثلاً در گزارش تورات، عصایی که به معجزه ازدها می‌شود عصای‌ هارون است نه موسی. چنان‌که در سِفر خروج می‌خوانیم: «و خداوند به موسی و‌ هارون متکلم شده و گفت هنگامی‌ که فرعون به شما بدین مضمون می‌گوید که به جهت ادعای خود معجزه را بنمائید. آنگاه به‌ هارون بگو که عصایت را بگیر و به حضور فرعون انداز که ماری شود. پس موسی و‌ هارون نزد فرعون آمدند و آن‌طورکه خدا فرمود عمل نمودند و‌ هارون عصای خود را در حضور فرعون و هم بندگانش انداخت که ماری شد.» [خروج، ۷:۸-۱۰] اما در گزارش قرآن کریم این موسی (ع) است که عصا را بر زمین می‌اندازد و مار اژدها می‌شود. علاوه بر این معجزات دیگری نیز برای‌ هارون ذکر شده، همچنان‌که آمده است: «خداوند به موسی ‌(ع) گفت که به‌ هارون (ع)‌ بگو که عصای خود را گرفته، دستت را بر آب‌های مصر بالای نهرها و رود‌ها و حوض‌ها و تمامی ‌مجمع آب‌ها دراز کن تا خون شود و در تمامی ‌زمین مصر هم در ظرف چوبین و ظروف سنگی خون خواهد شد و موسی و‌ هارون چنین کردند.» [خروج، ۸: ۱۹-۲۱] قرآن از خون بدون هیچ تفصیل تکمیلی یاد می‌کند و در مورد این خون فروض زیادی مطرح است. [3] در قسمت دیگر از سفر خروج آمده است: «و خداوند به موسی فرمود که به‌ هارون بگو که با عصایت، دست خود بر نهرها و رود‌ها دراز کن و غوک‌ها را به زمین مصر بیرون آور و‌ هارون دست خود را بر آب‌های مصر بلند کرد و غوک‌ها بیرون آمدند و موسی و‌ هارون این همه معجزات را در نظر فرعون بجا آوردند.» [خروج، ۱۱: ۱۰] البته به این نکته نیز باید اذعان نمود که در جریان حضرت موسی و‌ هارون گرچه در آیات قرآنی آن‌که در ابتدا مورد خطاب قرار داده شده و نیز نامش مقدم ذکر شده حضرت موسی (ع)‌ است؛ اما این بدان معنا نیست که اختصاص به آن حضرت داشته باشد؛ چراکه در بسیاری از آیات مشاهده می‌شود، خداوند نام ایشان را توأمان ذکر نموده و در رابطه با آنها ضمایر مثنی به کار برده است. مثل آیه‌ی ۱۵ سوره‌ی شعرا که می‌فرماید: «قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُم مُّسْتَمِعُونَ : فرمود: چنین نیست شما هر دو با آیات ما (برای هدایت آنها) بروید ما با شما هستیم و سخنانتان را می‌شنویم.» از این آیه بدست می‌آید که موسی و‌ هارون (ع) هردو دارای آیه (معجزه) از طرف خداوند بودند که با آن به سوی فرعونیان فرا خوانده شده‌اند. خداوند می‌فرماید: «قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَ نَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَانًا فَلَا یَصِلُونَ إِلَیْکُمَا بِآیَاتِنَا أَنتُمَا وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ فَلَمَّا جَاءهُم مُّوسَى بِآیَاتِنَا بَیِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّفْتَرًى وَمَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأوَّلِینَ [قصص/۳۵-۳۶] فرمود: به زودى بازویت را به [وسیله] برادرت نیرومند خواهیم کرد و براى شما هردو، تسلّطى قرار خواهیم داد که با [وجود] آیات ما، به شما دست نخواهند یافت شما و هرکه شما را پیروى کند چیره خواهید بود. پس چون موسى آیات روشن ما را براى آنان آورد، گفتند: این جز سحرى ساختگى نیست و از پدران پیشین خود چنین [چیزى] نشنیده‌ایم.» با دقت در این دو آیه نیز به خوبی روشن است که خطاب خداوند در رابطه با آیات و معجزات الهی شامل هردو پیامبر یعنی موسی و‌ هارون است؛ هرچند در آیه بعد چه بسا جهت اختصار یا قرینه از موسی ‌(ع) به تنهایی نام برده می‌شود. به هر صورت گرچه در آیات قرآنی به‌طور مشخص معجزه‌ای به‌ هارون نسبت داده نشده؛ اما نمی‌توان ادعا کرد که آن حضرت دارای معجزه نبوده است و بعید نیست، همان‌طور که در بیشتر بخش‌های عهد قدیم نیز این‌گونه آمده است حضرت‌ هارون به درخواست موسی و به امر الهی معجزاتی را ارائه کرده باشد. مأموریت‌ هارون ‌(ع) در حیات تبلیغی این پیامبر گرامی ‌نخستین مطلبی که اذهان را به طرف خود معطوف می‌سازد حضور چشمگیر‌ هارون (ع)‌ در روند دعوت موسی (ع)‌ ا