خانه / تاریخ یهود / یهود و بنیاسرائیل / بنیاسرائیل از یوشع تا سلیمان نبی
بنیاسرائیل از یوشع تا سلیمان نبی
یهود و بنیاسرائیل ارسال دیدگاه 1,131 بازدید
1. عصر داوران و ورود به سرزمین مقدس یوشع
پس از موسی علیهالسّلام یوشع بن نون بهعنوان وصی وی رهبری بنیاسرائیل را بهدست میگیرد و آنان را با استفاده از همان عصای موسی علیهالسّلام از رود اردن عبور داده و به سرزمین کنعان وارد میکند. به اعتقاد تاریخنگاران (1) این واقعه در قرن 13 پیش از میلاد مسیح رخ داده که تا دو قرن بعد دورهای را به نام عصر داوران در تاریخ بنیاسرائیل رقم زده است.
داوران 15 نفر از پیامبران بنیاسرائیل بودند که یکی پس از دیگری رهبری قوم را برعهده گرفته و تلاش کردند تا ضمن بازگرداندن وحدت و انسجام از دست رفتهی ایشان، بنیاسرائیل را نسبت به مسئولیت بزرگی که برعهده گرفته بودند آگاه کرده و عهد قدیم را به آنان یادآوری کنند. عظمت شخصیت و تلاشهای یوشع نبی علیهالسّلام سبب شده تا معمولاً او را در جرگه داوران به شمار نیاورده و جایگاهی ویژه برایش در نظر گیرند. لذا با احتساب این پیامبر بزرگ الهی بایستی تعداد داوران را 16 نفر دانست که از یوشع شروع شده و به سموئیل نبی ختم میشود.
در طول 14 سال رهبری یوشع بن نون سرزمینهای بسیاری به دست او فتح شد و قوم بنیاسرائیل رفته رفته انسجام و عزت خود را بازیافت. وی دو بار در زمان وفات، همچون پیامبران پیشین خود بزرگان بنیاسرائیل را گرد آورد و عهد آنها را با خداوند متعال و لزوم اطاعت و بندگی وی را به آنان گوشزد نمود. چنین مینماید که پیامبران این قوم همه از عهدشکنی و هدایتناپذیری آنان باخبر بوده و تا هنگام وفات نگران این موضوع بودهاند. پس از وفات یوشع علیهالسّلام دوباره بر اثر تخلفات و گناهان اتحاد قوم از بین رفت و عزت آنان رو به اضمحلال نهاد تا سموئیل نبی علیهالسّلام رهبری قوم را در دست گرفت. اقدامات وی که مردی پرهیزکار، قدرتمند، سختکوش و سخنور بود سبب شد تا دوباره میان بنیاسرائیل اتحاد برقرار شود و از خواب غفلت بیدار شوند. صندوق عهد در زمان او و به دست طالوت دوباره به میان این قوم بازگردانده شد که خود عامل مهمی در ایجاد وحدت و یکدلی میان آنان بود.
2. عصر پادشاهان!
در زمان سموئیل نبی واقعه ای رخ داد که تأثیر بسزایی در تاریخ بنیاسرائیل داشت. در زمان این پیامبر بزرگ، به نقل قرآن کریم (2)، بنیاسرائیل به دنبال بهانهگیریهای پیشین و همچنین نداشتن روحیه جهادی از وی میخواهند که برای آنان پادشاهی تعیین کند تا همراه او به جهاد در راه خدا بپردازند. سموئیل آنان را نسبت به عواقب این درخواست و نگرانی وی از فرار آنان از صحنه جهاد بیم میدهد، اما این برخورد ناصحانه در آنان تأثیری نمیکند و به اصرار خود ادامه میدهند. سموئیل نیز به دستور خداوند متعال طالوت را که در تورات از او به شائول پسر قیس و از قبیله بنی بنیامین نام برده شده است، به پادشاهی آنان میگمارد. این انتخاب از همان ابتدا با مخالفت بنیاسرائیل مواجه میشود تا سرانجام با بازگشت تابوت عهد به میان قوم و به دست او به عنوان نشانه ملک که از جانب خداوند پیش از آن اعلام شده بود، زمینه برای فرمانروایی وی تا حدودی فراهم میشود. اما این نکته نیز درد ولایتناپذیری و ترس آنان را از جنگ و جهاد در راه خدا درمان نمیکند و تنها تعداد قلیلی در جنگ با جالوت به یاری وی میشتابند. در این جنگ جالوت به دست داوود جوان کشته میشود و خداوند او را به رهبری بنیاسرائیل، برگزیده و پیامبری و پادشاهی را در او یکجا جمع میکند. این همان مقطع تشدید ملک در میان بنیاسرائیل است.
از این مقطع است که بنیاسرائیل رفته رفته – و البته عالمانه و عامدانه – راه و رسم پیامبری را برانداخته و تلاش میکند تا آنرا در تاریخ گم کند. از همینرو است که ترجیح میدهند در متون تاریخی و فیلمهای سینمایی برخاسته از آن، داوود و فرزندش سلیمان علیهماالسّلام را که آخرین پیامبران دارای حکومت در بنیاسرائیل بودند، به جای پیامبر، پادشاه بخوانند. به هر حال داوود پیامبر به مدت چهل سال از 1057 تا 1017 پیش از میلاد با اقتدار و عدالت بر بنیاسرائیل فرمانروایی میکند. در متون تاریخی یهود که رد آن در اسرائیلیات دین اسلام نیز قابل تعقیب است، تهمتهای ناجوانمردانهای به این پیامبر بزرگ الهی زده شده که حتی قلم از بیان آن شرم دارد. این موضوع میتواند نشانه عمق کینه و دشمنی این قوم پس از انحراف و تبدیل شدن به حزب شیطان نسبت به پیامبران راستین خداوند باشد که یکی پس از دیگری برای بازگرداندن آنان به دین خداوند و صراط مستقیم مبعوث شدند.
ادامه دارد…
قسمت قبلی این مقاله ؛ قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
1- سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، یهودیت، ص 99.
2- سوره بقره، آیات 252-246:أَ لَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ ب