این جنایت را با چشمان خود دیدهاند. این مسأله یک پدیده روانی است که هم قضات و هم روزنامهنگاران با آن آشنا هستند.
با وارد شدن شوک روانی ناشی از مشاهده صحنههای فجیع مرگ در اردوگاه، جای سرزنش نیست که چرا آنها توضیح رسمیای را که بازار آن توسط رسانهها داغ شده بود، باور کردند. پس از گذشت سالهای بسیار حتی زمانی که برای مدت مدیدی روشن شده بود که هیچ سرباز امریکایی حتی یک اتاق گاز را مشاهده نکرده است، هنوز رسانهها به این افسانه دامن میزدند. روزنامهها و مجلات هر از چند گاهی گفتههای سرباز آمریکایی را نقل میکردند. آنها باور داشتند واقعاً آلمانیها یهودیان را با گاز خفه کردهاند زیرا خود آنجا حضور داشته و آن را با چشمان خود دیدهاند. هنوز هیچ ویراستاری، این خطا را تصحیح نکرده است.
در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد من متوجه آغاز یک بازنگری چشمگیر در داستان هولوکاست شدم. اردوگاههای مرگ که ظاهراً صدها هزار نفر در آن توسط گاز خفه شده بودند ناگهان به اردوگاههای اسیران جنگی تبدیل شد که در آن هیچ تلاشِ سازماندهیشده برای از بین بردن زندانیان صورت نگرفته بود. اردوگاههایی نظیر داخائو که سابقاً ادّعا میشد یهودیان در آن با گاز خفه شدهاند، به یکباره از این عنوان عاری شد و آمار تلفات آن در بازنگری رو به کاهش نهاد. تابلوهای نصب شده بر دروازههای اردوگاه که ارقام کذب قدیمی از قربانیان روی آن نوشته شده بود، بی سر و صدا تعویض شد. حتی متخصصان تاریخ هولوکاست دیگر داخائو را بهجای «اردوگاه مرگ» بهعنوان «اردوگاه اسیران جنگی» عنوانگذاری میکردند.
با بررسیهای دقیقتر، روشن شد ادعاهای گذشته در مورد خفهکردن انسانها توسط گاز در اردوگاههای آلمان تنها یک شایعهی دوران جنگ بوده است. هنوز بسیاری از مطبوعات مشهور، این خطا را ترویج میکنند، هرچند وقایعنگارانِ رسمیِ هولوکاست اتهام اتاقهای گاز را بهطور کامل متوجه اردوگاههایِ آزاد شده توسط کمونیستها واقع در شرق نمودهاند. این بهاصطلاح کارشناسان که امروز معتقدند اردوگاههای مرگ در مناطق شرقی واقع بوده است، تنها چند سال پیش عین همین ادعا را در مورد مناطق غربی مینمودند!!
منبع: کتاب «گریز از آینده»، ترجمه و تحقیق: پایگاه صهیونیسم پژوهی رصد. قم: ابتکار دانش، چاپ دوم