در سرزمینهای درون قاره اروپا خود را «اسرائیلی» یا «عبرانی» میخواندند. در نوشتار چاپی یهودیان آمستردام در سده هفدهم همهجا نام «اسرائیلی» بهکار رفته و زمانی که در سال 1860 سازمان جهانی یهودیان در پاریس تشکیل شد خود را آلیانس اسرائیلی نامید نه آلیانس یهود.
بازگشت یهودیان به نامهای یهودی (24) و یهودیت (دین یهود) (25) تنها از اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم رخ داد. این بیانگر تعلّق عمیق یهودیان به نام یهودا و سننی است که با این مفهوم آمیخته است. احساس تعلق روانی و همذاتپنداری (26) با این نام فرهنگی عمیق و کهن را در پشت خود دارد؛ با یهودا، پسر یعقوب و بنیانگذار «سبط یهودا»، آغاز میشود، با تاریخ «قبیله یهودا» و «دولت یهود» پیوند میخورد و با نام یهودا ناسی مرحلهای نوین را در تکوین یهودیت رقم میزند.
در دایرةالمعارف یهود مقالهای مستقل به یهودا اسخریوطی اختصاص نیافته و کلامی در ذمّ یا مدح او مندرج نیست. تنها گفته میشود که وی «به انگیزهای نامعلوم به عیسی خیانت کرد» (27). عجیب است که آقای سیدنی بار (28) در مقالهی «یهودا اسخریوطی» خود مندرج در دایرةالمعارف آمریکانا بهشکلی آشکار با این شخصیت همدلی نشان داده است. او، برخلاف رویهی متعارف دایرةالمعارف نویسی، به توجیه عمل یهودا دست میزند و مینویسد:
شاید [یهودا اسخریوطی] تصور میکرد اگر مسیح دستگیر شود قدرت الهیاش را به کار میگیرد و یهودیان را بر دشمنانشان پیروز میکند. (29)
در این نوشته، طنز یا تمسخری ظریف مشهود است. جالب است بدانیم که دایرةالمعارف آمریکانا مقالهی «عیسی مسیح» خود را چنین آغاز کرده است:
«آموزگار یهودی سده اول میلادی که مسیحیان مدعیاند مسیح موعود… است.» (30)
در روایات اناجیل چهارگانه، عاملان قتل عیسی فریسیون و صدوقیون اند ولی نقش اصلی و تعیینکننده با فریسیون، بنیانگذاران الیگارشی حاخامی است. این روایت با شناخت تاریخی از ترکیب «شورای سنهدرین» در این زمان، که ریاست آن با خاندان فریسی هیلل است، انطباق دارد.
در این روایات توصیفی گویا از منش، کردار و روانشناسی بنیانگذاران الیگارشی حاخامی و یهودیت جدید مندرج است. متی از زبان یحیی تعمیددهنده فریسیون و صدوقیون را «افعی زاده» میخواند:
پس چون بسیاری از فریسیان و صدوقیان را دید که به جهت تعمید وی میآیند، بدیشان گفت ای افعیزادگان که شما را اعلام کرد که از غضب آینده بگریزید؟ (31)
لوقا فریسیون را زاهدنمایانی سالوس و خودپسند توصیف کرده است. (32)
در زمان عیسی، حاخامهای فریسی مدعیان تولیت انحصاری دانش دینی بودند و عیسی را میآزمودند که آیا بهراستی مسیح موعود است یا پیامبر دروغین. عیسی آنان را چنین مخاطب میسازد:
وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که در ملکوت آسمان را بر مردم می بندید زیرا خود داخل آن نمی شوید… وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار زیرا خانه های بیوه زنان را می بلعید و از روی ریا نماز را طویل می کنید و از آن رو عذاب شدیدتر خواهید یافت. وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار زیرا که بر و بحر را می گردید تا مریدی پیدا کنید… وای بر شما ای راه نمایان کور که می گویید هر که به هیکل قسم خورد باکی نیست لیکن هر که به طلای هیکل قسم خورد باید وفا کند. ای نادانان و نابینایان، آیا کدام افضل است؟ طلا یا هیکلی که طلا را مقدس می سازد؟… وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و ثبت و زیره را عشر می دهید و اعظم احکام شریعت یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کرده اید… ای فریسی کور، اول درون پیاله و بشقاب را طاهر ساز تا بیرونش نیز ظاهر شود. وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که چون قبور سفید شده می باشید که از بیرون نیکو می نماید لیکن درون آنها از استخوان های مردگان و سایر نجاسات پر است. شما نیز در ظاهر به مردم عادل می نمایید لیکن باطن تان از ریاکاری و شرارت پر است. (33)
در جای دیگر، فریسیون و صدوقیون نزد عیسی میروند و از او آیتی آسمانی میخواهند. عیسی چنین میگوید: «فرقه شریر زناکار آیتی میطلبند و آیتی به ایشان عطا نخواهد شد.» آنگاه، عیسی شاگردانش را به پرهیز از فریسیون و صدوقیون توصیه میکند (34). عیسی، همچون یحیی تعمیددهنده، آنان را «مارزادگان و افعیزادگان» و «سنگسارکننده پیامبران» میخواند و مسئولیت قتل انبیاء را از هابیل تا زکریا، به ایشان و تبارشان نسبت میدهد:
الحال انبیا و حکما و کاتبان نزد شما میفرستم و بعضی را خواهید کشت و به دار خواهید کشید و بعضی را در کنایس خود تازیانه زده از شهر به شهر خواهید راند. تا همه خونهای صادقان که بر روی زمین ریخته شد بر شما وارد آید. از خون هابیل صدیق تا خون زکریا بن برحیا که او را در میان هیکل و مذبح کشتید. (35)
مرقس سلطهی خفقانبار و خونین الیگارشی حاخامی را در نیمهی دوم سده اول میلادی چنین توصیف کرده است:
چون جنگها و اخبار جنگها را