عقبنشينى در برابر اسرائيل؛ عامل جرى شدن آن
كسى گمان نكند كه اگر چنانچه موشكهاى غزّه نبود، رژيم صهيونيستى كوتاه مىآمد؛ نخير. حالا شما نگاه كنيد ببينيد در كرانهى باخترى چه ميكنند! در كرانهى باخترى كه موشكى وجود ندارد، سلاحى وجود ندارد، تفنگى وجود ندارد؛ آنجا تنها ابزار و سلاح مردم، سنگ است؛ ببينيد آنجا رژيم صهيونيستى دارد چهكار ميكند: هرچه از دستش بر بيايد، خانههاى مردم را خراب ميكند، باغهاى مردم را خراب ميكند، زندگى مردم را نابود ميكند، آنها را به خوارى و ذلّت ميكشاند، تحقير ميكند؛ اگر لازم شد آب را رويشان ميبندد، برق را رويشان ميبندد؛ كسى مثل ياسر عرفات را كه اينهمه با صهيونيستها همراهى كرد، نتوانستند تحمّل كنند، محاصرهاش كردند، تحقيرش كردند، مسمومش كردند، نابودش كردند.
اينجور نيست كه اگر چنانچه دست قدرت در مقابل صهيونيستها نشان ندهيم، آنها به كسى رحم كنند، ملاحظهى كسى را بكنند، حقّ كسى را رعايت كنند، ابداً؛ تنها علاجى كه تا قبل از نابودى اين رژيم وجود دارد عبارت است از اينكه فلسطينىها بتوانند قدرتمندانه برخورد كنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد كردند، احتمال اينكه طرف مقابل _ كه همين رژيم گرگصفتِ خشن است _ كوتاه بيايد، وجود دارد؛ كمااينكه الان دارند با همهى توان دنبال آتشبس ميگردند؛ يعنى بيچاره شدند. آدمكشى ميكند، كودككشى ميكند، قساوت بيرون از حدّ و اندازهى معقول بشرى نشان ميدهد، امّا درعينحال عاجز هم هست؛ يعنى در يك محذور، در يك گرفتارى سخت گرفتار است؛ لذا دنبال آتشبس است.
در ديدار دانشجويان 1393/05/01.
#فلسطین