♦️روایت قتل غزل از زبان پدرش/ باند خرید و فروش دختران در اهواز! (3)
🔹پدر مقتول: وقتی روز پنج شنبه به تهران رسیدیم حراست فرودگاه به ما گیر داد که چرا غزل پاسپورت ندارد در حالی که پلیس اینترپل برگهای جهت خروج غزل از کشور ترکیه با ما داده بود با این حال مجبور شدیم برای بازجویی در دادگاه در تهران معطل شویم.
🔹جمعه شب به اهواز رسیدیم، همان موقع پدر سجاد پیشنهاد داد غزل را دست فلان مامور که مورد اعتماد ما بود بدهیم و به خانه برگردیم اما من مخالفتم کردم.
🔹غزل به همراه من به خانه آمد و با خودم گفتم حالا که غزل آمده، روز شنبه شکایت قبلی را از سر بگیریم.
🔹وقتی دیدیم اتفاق خاصی نیفتاد تحویل دادن غزل به کلانتری یا اداره آگاهی را به یکشنبه موکول کردم.
🔹همان روز بعد از صرف نهار از خانه بیرون زدم، بعد از رفتن ما، پدر سجاد با عجله خانه ما آمده و از غزل خواسته به سرعت سوار ماشین شود تا به کلانتری بروند که در میان راه سجاد جلوی ماشین را میگیرد و آن اتفاق میافتد و غزل کشته میشود.
🔹من رضایت نمیدهم، خیلی ناراحت هستم و از سجاد شکایت کردم./فارس
#قتل
#همسر_کشی
#غزل_حیدرنوا
#قتل_ناموسی
🔺
@andishemoasernews