🔰 «بُحران»، پدرِ تغيير صنعت است.
📢 بُحران يک فرصت طلايی است. بُحران را اگر هر کس بتواند در جريان مقصدش به کار بگيرد راه طولانی را خيلی نزديک میکند.
«استقبال از بحران و حل کردن بحران به نفع توسعۀ صنعت، متناسب با توسعه اسلامی»، يکی از سؤالات استراتژيک صنعت است.
📜 استاد سید مُنیرالدین حسینی الهاشمی:
🔷 آیا بحران، نگرانکننده است يا بحران يک «فرصت طلايی» است؟ بحران را اگر هر کس بتواند در جريان مقصدش به کار بگيرد راه طولانی را خيلی نزديک میکند.
بحران يعني «پيدايش يک اختلاف سطح، يک قدرت، يک فرصت»، که «امکان به هم ريختن انتظارات و تغيير جهت» را ايجاد ميکند؛ يعني بحران، [هم] ميتواند «پدر تغيير صنعت» بشود، [و هم] ميتواند هم «وسيله اسارت در صنعتِ غير» بشود. «مديريت بحران» براي ما يک مديريت بسيار مهمي است. در اين صورت آيا بهتر نيست که ما تلاش کنيم که درست بشناسيم بحرانهايي را که براي ما ميتواند حداکثر نفع را داشته باشد؟ و خودمان بسترسازیاش را بکنيم؛ بدون اينكه لزوم بايد داشته باشد جنگ سياسي بكنيم. ايجاد بحران و حل کردن بحران به نفع توسعه صنعت متناسب با توسعه اسلامي، يکی از «سؤالات استراتژيک صنعت» است. به استقبال بحران رفتن و هدايت کردن بحران در جهت حل مشکلاتمان؛ يعني مثلاً نفت قيمتش کم شد، اين را بايد چه کارش کنيم؟ به هر حال يک بحران است. اين را چند رقم ميشود به آن برخورد کرد: يکي اين که به روي خودمان نياوريم الا اندرزگونه با ملت حرف بزنيم و بعد هم سعي کنيم که از هر راهي که شد قرض کنيم! من اين را اسمش را ميگذارم «برخورد پير زنی به حادثه»! او منفعل از حادثه هست، حالِ برخورد به حادثه را ندارد و ميخواهد شهامت خودش را هم حفظ کند. پيرزن آبرومندي است که نميخواهد آبرو را ببازد. او غير از کسي است که اگر قیمت نفت کم بشود، آن را اساس قرار ميدهد براي يک دسته «تبليغات» و يک «تغيير جهت اصولي».
به هر حال «ملت تحقير را نميپذيرند». از کجا، تا چه حد ما ميتوانيم آغاز بکنيم که حتي انگيزههاي غيرمذهبي را اول کار تحريک کنيم، بعد شيب آن را بدهيم به طرف مذهب؟
🔷 بايد توجه داشته باشيم ببينيم آيا ما بحران را ميتوانيم اساس قرار بدهيم براي تغيير اخلاقها؟ به هر حال اشتباهي صورت گرفته يا هر چه؛ اتفاقی که افتاده، فعلاً نظام سرمايهداري آمده. حالا بحران را ميتوانيم بهترين دستمايه قرار بدهيم براي حل. بايد به حدي از اين مطلب استفاده کنيم و تغيير ساختار را زمينهسازي کنيم که آمريکا ببيند که اگر بخواهد با ايران برخورد منطقي بکند بايد نفت را دو برابر بخرد، بايد کارشناسهایش به او بگويند که محموله نفت ايران را شما هر طوري که هست يک کاري بکنيد که قيمت آن جاي مثلاً يازده دلار، بيست و دو دلار بخرند، تزريق پول بدون بها بشود تا بلکه اينها از اين وضع در بيايند!
(مباحث زیرساختی صنعت، کد پژوهشی ۳۹۴، جلسۀ ۲۸)
☑️
@AndisheMonir