دين اسلام به آساني به دست ما نرسيده است و دين‏داري هم به آساني محقّق نمي‌شود. هم دين با مهاجرت به دست ما رسيده و هم دين‏داري متوقّف بر مهاجرت است. دين‏داري «انقطاع» است دين‏داري، يعني پايداري طبق روایات در آخرالزمان _اسلام و ايمان، غريب مى شود، _مساجد از نظر ظاهرى آباد، ولى از _نظر هدايت خراب هستند _انسان دين خود را مى فروشد، به گونه اى كه ممكن است صبح مؤمن باشد و عصر كافر شود يا عصر، مؤمن باشد و صبح كافر گردد _جَوّ عمومى و حاكم، جوّ كفر و بى دينى است؛ به گونه اى كه حتى بعضى از مؤمنان را نيز متزلزل كرده و به كفر دعوت مى كند _ملت هاى ديگر از اديان خود، گمراه مى شوند _هر كس كه پرچم گمراهى بلند كند، هوادار دارد _شنيدن حقايق قرآن، بر مردم گران آيد؛ اما شنيدن باطل آسان است _مردم نسبت به وقت نماز، بى اعتنا مى شوندو... متاسفانه يك حركت بسيار مرموزانه و شيطانى در جهت دين زدايى وجود دارد تا جایی كه صريحاً مقدسات دينى مورد تمسخر و استهزاء قرار مى گيرد و انكار مى شود ما هم در اثر حاكم شدن روح تساهل و تسامح به آن عادت كرديم _آیا "دینداری"، یعنی انجام "نماز، روزه، حج و ..."؟ _یا بوسیدن قرآن کریم؟ _یا حتی ختم قرآن و حفظ قرآن؟ _یا تسبیح به دست گرفتن و هزاران هزار بار یک ذکر را تکرار کردن ... ؟ _یا حافظ قران بودن بدون اينكه محتواي آن و دستورات آن در نظر گرفته شود؟ _آیا مسلمانی که ظاهر را قرآن را گرفته و اهل بیت عصمت علیهم السلام را رها کرده و یا ظاهر آنها را به ذکری در مولودی و عزا گرفته، اما قرآن و آنان را با هم رها کرده، دیندار است؟ _آیا مسلمانی که نماز و روزه دارد، اما در هیچ کجای سبک زندگی او [از پوشش گرفته، تا خوردن و آشامیدن، رعایت همسایه، صله ارحام، نیکی به والدین، پرهیز از تجمل گرایی و اسراف، رسیدگی به یتیمان و درماندگان، به ویژه در میان خویشان... ]، از اسلام خبری نیست، دیندار است؟ _آیا مسلمانی که به جای پیامبر اکرم و اهل عصمت علیهم السلام، الگوها و مظاهر کفر و فساد را اسوه و الگوی خود قرار می‌دهد، دیندار است؟ _آیا مسلمان تنبل، بی‌دغدغه، بی‌غیرت و مشتاق به نظر لطف کفار و ظالمین دیندار است؟! _آيا مسلماني كه دفاع از ارزش هاي دين نميكند مسلمان است؟ _و آيا اصلا ميتواند با اين روش دين خود را حفظ بكند ؟‌ یکی از نشانه های دین داری و دین باوری، دفاع از ارزش های اسلامی است؛ کسی که دین را با جان و دل پذیرا باشد نمی تواند در برابر تهاجم به ارزش های دینی بی تفاوت باشد؛ همان طوری از جان و مال و فرزند خود دفاع می کند، به هنگام خطر بی تفاوت نیست. گاهي طرفداران تساهل و تسامح به آیات قرآنی هم استناد می‌کنند كه «لا إِکراهَ فِی الدِّینِ» که اصلا معنا و بیان دیگری دارد گناه را برای خود و دیگران به گونه ای جلوه میدهند که گویا جرمی صورت نگرفته است؛ _مثلًا گناهِ رابطه نامشروع پسر و دختر را به بهانه دوستی سالم پسر و دختر توجیه کردن، _آلودگی و عشق های پست حیوانی را به نام عشق مقدس خواندن...، _توجیه کردن هرزگی و لاابالی گری با این فرض که دین ارتباط دل با خداست و چنین کارها مانعی ندارد، _توجیه بد حجابی به این که اگر حجاب کامل باشد، جامعه غم زده می شود و جوانان عُقده ای می شوند _و توجیه چشم چرانی ها که ما همه خواهر و برادریم و نگاه هایمان از روی هوس نیست، باید دل پاک باشد _توجیه اینکه اگر شراب بنوشی، دروغ بگویی، نماز نخوانی مهم نیست، باید قلبت پاک باشد... باید سؤال کرد: این چه قلبی است که با انجام هیچ یک از گناهان ناپاک نمی شود؟ جامعه ای که در آن غیرت دینی افول کرد و تساهل و تسامح در دین و بی تفاوتی، شیوه آن شد، آسیب پذیر و آفت زاست.... 🌴🌴🌴🌴