مدافع حرم خانه است آری زن پرنده می‌شود از لحظه ی پدید شدن سروده می‌شود آری زن از شهید شدن سروده می‌شود از آفتاب و آینه ها سروده می‌شود از شعر روسپید شدن شروع می‌شود از لحظه ی فداکاری به چشمِ خسته ی شب های صبح بیداری شبیه حضرت زهرا به روز مادری و شبیه زینب کبری شب پرستاری زنی بلند زنی روشن از کرانه ی نور زنی ستاره زنی آسمان زنی مستور لبش تبسمی از خواندن دعا دارد به وقت مضطر امن یجیب ها به وفور به دست های ظریفش جهان گره خورده است به بند روسری اش آسمان گره خورده است چنان گشوده به خود بند بند دنیا را که بودنش به زمین و زمان گره خورده است به دست چوبه ی گهواره را تکان داده به دست دیگرش آینده را نشان داده میان معرکه فتحُُ قریب ها گفته برای رد شدن از خویش امتحان داده که بار جسم به سر منزل جنون ببرد که روح را ز تن خویشتن برون ببرد که ساده نیست که با جان خود در افتادن که ساده نیست که این بار را به خون ببرد مدافع حرم خانه است آری زن شبیه رود به جریان خانه جاری زن لطیف خلقتِ زیبا سرشتِ بی مانند به وقت حادثه تعریف پایداری زن درون خانه اگر نقش مادری دارد میان جامعه نقش پیمبری دارد زنی که روشنی آموخته ست انسان را زنی که خاصیت عشق پروری دارد ز بس که شهره ی عشق است نقش مادری اش که گفته اند فقط از شهید پروری اش که اسم و تابلوی کوچه ای به نامش نیست غریب مانده درین سال ها دلاوری اش پلاک و چفیه ندارد اگر چه سر داده ست به اوج معرکه تاریخ را گذر داده ست گهی به پشت در و لحظه ای به کرب و بلا به راه عشق پسر را و هم پدر داده است همیشه در دل تاریخ جای پای زن است جهان از عشق پر است و جهان صدای زن است اگر ز دامن زن مرد می‌رود معراج توسلی ست که در اشفعی لنای زن است که زن همیشه به معنی همان وطن شده است یکی که قامت و قد هزار تن شده است زن شهید اگر بوده بعد ازین حالا به پاسداری این خون شهید زن شده است میان گریه ی از خنده پر امید شدن پرنده می‌شود آری پس از پدید شدن به خلقت آمده تا مرگ عاشقانه شود شروع می‌شود آری زن از شهید شدن https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2