شما هم فردا میافتی. توجه به طبقهی محروم، ضعیف! در کمالات نگاه به بالادست کنیم. در زندگی نگاه به زیر دست. این یک مورد.
مسئلهی دیگر یاد گذشته، حالا مرتب به ماشین خودت نق میزنی. یادت میآید اصلاً دوچرخه هم نداشتی؟ اصلاً هیچ چیز نداشتی؟ خدا به پیغمبر میگوید: «أَلَمْ یَجِدْکَ یَتیماً فَآوى» (ضحی/6) یادت میآید یتیم بودی؟ «وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدَى» (ضحی/7) متحیر بودی. «وَ وَجَدَکَ عَائلًا» (ضحی/8) فقیر بودی. یک زمانی بنده اینجا میآیم مثلاً میبینم که سالن 400 صندلی است، 380 تا از آن پر است، میگویم چرا 20 تا خالی است؟ آقای قرائتی یادت میآید زمان شاه در خانهها را میزدی ده تا بچه را جمع میکردی، با گز و پرتقال و چای… من خودم این کارها را داشتم. من قم جلسهای داشتم، ده نفر، ده تا بچه میآمدند. آنها را هم خودم دعوت کرده بودم. یکبار یکی از این بچهها گفت: حاج آقای قرائتی! گفتم: بفرمایید! گفت: من حال ندارم بنشینم. اجازه میدهی من بخوابم حرفهایت را گوش بدهم؟ گفتم: خوب بخواب! این هم صاف گرفت خوابید. (خنده حضار) من هم پای تخته سیاه کلاسداری میکردم. یک مشتری داشتم خوابیده بود. دو سه نفر هم نشسته بودند. حالا 380 تا است میگویم: چرا 20 تا خالی است؟ خوش انصاف! تو ده تا مشتری داشتی، حالا میلیونها مشتری داری. آقا به من جسارت کرد. بله به تو جسارت کرد، ولی هزار نفر هم سلام کردند یکی هم جسارت کرد. چرا جسارت در ذهنت مانده است؟ سلامها یادت رفته است؟ ما گاهی وقتها یک متلک میشنویم باید حساب کنیم چند سلام به ما کردهاند؟ همان کسی هم که متلک میگوید، اگر خواهرش سرطان داشته باشد یا برادرش، میگوید: حاج آقا! سلام علیکم! ببخشید! یک مریض داریم خواهش میکنیم دعایش کنید. هم متلک میگوید، هم التماس دعا میگوید. یعنی در دلش مسلمان است. حالا زبانش یک چیزی میگوید. خیلی از اینهایی که ما میگوییم: هرزه هستند، اینها در دلشان مسلمان هستند. زبانش مثلاً طنز درست میکند. Sms میفرستد. جک درست میکند. تقلید صدا میکند. ولی همین آدم نمیشود گفت بیدین است.
یکی از وزرا میگفت: میگفت: دورهی دانشجوییام پول نداشتم پنیر بخرم. میرفتم خرده پنیر میخریدم. پنیر فروش میگفت: مرغ داری؟ برای مرغت میخواهی؟ میگفتم: آره! پول نداشتم انگور بخرم. دانهی انگور میخریدم. این را یکی از علما میگفت. میگفت: آخر خوشهی انگور هم که درسته نمیخورم. دانه دانه میکنم. پس از اول دانهی انگور بخرم، قیمتش یک دهم میشود. نگاه به تهیدست کن. پس 1- در زندگی نگاه به ضعیفها کن. 2- نگاه به سابقهی خودت کن. 3- آن کسی که بیشتر دارد، مسئولیت هم دارد. شما یک نان داری، مسئول شکم خودت هستی. آنکه دو تا نان دارد، مسئول شکم خودش است و یک گرسنهی دیگر. یعنی هرکه بامش بیش… شما که ماشین نداری نماز جمعه نرفتی، توبیخت کم است. اما آن کسی که ماشین دارد و نماز جمعه نمیرود،… شما در خانهتان حمام نیست، غسل جمعه نکردی، توبیخی نداری. آنکسی که حمام داغ در خانهاش است و غسل جمعه نمیکند، مسئولیتش را حساب کن. 4- رفاه سبب قرب به خدا نیست. هیچ دلیلی نداریم که آنهایی وضعشان بهتر است به خدا نزدیکتر هستند و هیچ دلیلی نداریم آنهایی هم که وضعشان بهتر است، در مردم عزیزتر هستند. خیلیها وضعشان خوب است و مردم فحششان میدهند. «وَ ما أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ بِالَّتی تُقَرِّبُکُمْ» (سبأ/37) اینطور نیست که این زندگی مرفّه سبب عزت شود. خیلی آدمهایی را داریم زندگی خوبی دارند، اما مردم فحششان میدهند. نزد مردم منفور هستند.
7-آثار قناعت در زندگی دنیوی و اخروی
5- اگر شما به کم راضی باشی، خدا هم به کم شما راضی است. شما میگویی: خدایا این خانه بود، به ما دادی؟ این همسر بود به ما دادی؟ خدا میگوید: این نماز بود خواندی! اصلاً دو رکعت نماز با حال خواندی؟ خجالت هم خوب چیزی است. خجالت هم خوب چیزی است. در عمرتان دو رکعت نماز خواندید که با توجه باشد؟ آخر کسی که دو دقیقه با حضور قلب با خدا حرف نزند، آنوقت چطور رویت میشود خدایا! هرچه میگویم: گوش بده! ببین حواست را جمع کن هرچه میگویم گوش بده! تو هرچه میگویی من گوش نمیدهم. تو هرچه بگویی: من گوش نمیدهم. اما، این خیلی بد است. حدیث داریم کسی که قناعت کند، توقعش را کم کند، خدا هم توقعش را از این کم میکند. میگوید: خیلی خوب، همین نمازی که هست بس است. 6- کسی که قانع است، راحت میمیرد. دل میکند. چیزی ندارد. اما آنهایی که خیلی دارند وقتی میخواهند بمیرند خیلی بد میمیرند. با بغض خدا میمیرند.