💠ماجرای پدر آیت الله العظمی مرعشی نجفی
🔸️مرحوم آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی، پدری داشتند به نام آیت الله سید محمود مرعشی نجفی که از اوتاد و نخبگان حوزهی علمیهی نجف بودند.
آقای حاج سید محمود نجفی، چهل شبانه روز در حرم امیرالمؤمنین (ع)، چله نشینی میکند تا به خدمت آقا برسد و یک سؤال بپرسد.
🔹️چهل شبانه روز ریاضت میکشد، بعد از چهل شبانه روز در عالم مکاشفه یا بیداری، خدمتِ حضرت میرسد. میگوید : به آقا عرض کردم قبر مادرم فاطمه (سلام الله علیها) کجاست؟ آقا فرمودند: سید محمود! مگر نمیدانی که مادرت فاطمه، به من وصیّت کرد قبرش را به کسی نشان ندهم. (در وصیتنامهی بیبی است این جمله که: «یا علی! و لا تُعلِم اَحَدا؛ به کسی نگو قبر کجاست». این قبر باید مخفی بماند تا مهدی (عج) بیاید. از این قبر، فرزند فاطمه باید پرده برداری کند.)
🍃آقا فرمودند: مادرت فاطمه ، خودش به من وصیت کرد قبر را به کسی نشان ندهم.
گفتم آقا، درست است فاطمه زهرا (س)، خودشان وصیت کردهاند، اما چه کنم با این دلِ آتشگرفته و دلِ سوخته؟ این دل، هوای کوی مادر را دارد. عقده را میخواهیم برویم بگشاییم. آنجا کنار قبر ما در زمزمه کنیم...
آقا فرمودند: سید محمود، هر گاه دلت هوای کوی قبر فاطمه (س) را کرد، حرکت کن برو قم. (این عبارتی است که مرحوم آیتالله العظمی مرعشی نجفی از پدرشان نقل کردهاند و عین عبارتی است که حضرت به مرحوم آیت الله سیدمحمود مرعشی نجفی میفرماید).
🔸️امیرالمؤمنین (ع) به سید محمود میفرماید: آنچه از عظمت و بزرگی، خدا به فاطمه زهرا (س) عنایت فرموده، عیناً به فاطمهی معصومه (س) منتقل شده. هر وقت دلت هوای قبر فاطمه (س) کرد، کنار قبر فاطمه معصومه (س) برو و آنجا خودت را آرام کن و تسکین بده.
🔹️آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی میفرماید: پدرم به من وصیت کرد: سید شهاب! من که نمیتوانم حوزهی نجف را رها کنم و به قم بروم، تو برو به قم و شما هر روز به نیابت من، زیارتی از قبر کریمهی اهلالبیت کن (و اصلاً علت آمدنِ آیت الله مرعشی به قم، وصیّتِ پدرشان بود).
🔻مرحوم آیتالله العظمی سید شهاب مرعشی فرموده بودند: من حسب وصیت پدرم، از نجف به قم آمدم.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄