﷽
رُوِيَ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ:
«اَلْعِبَادَةُ الْخَالِصَةُ أَنْ لَا يَرْجُوَ الرَّجُلُ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَخَافَ إِلَّا ذَنْبَهُ »
ترجمه: عبادت خالص آن است که تنها امید انسان پروردگار باشد و از هیچ چیزی به غیر از گناهانش نترسد.
شرح: روایت از امیر المؤمنین صلوات الله علیه است.حضرت راجع به عبادت خالص می فرمایند: این روایت مربوط به، به تعبیر ما، متوسّطین از مؤمنین است؛ چون ایمان دارای مراتب است. آن کسانی را که در مرتبه متوسّط از ایمان هستند، نه آن ها که در مرتبه بالای از ایمان هستند؛ آن ها مطلبشان چیز دیگری است، به تعبیر من علی (ع)، در سطح عموم فرموده، که تقریباً، فراگیری داشته باشد، ما می گوییم؛ والّا چه می دانم، بندگان خاص خدا، توجّه می کنید؟! آن ها نادرند؛ علی (ع)، برای آن ها نگفته، بله، برای متوسّطتین از مؤمنین است.
راجع به عبادت خالص، دارد حضرت فرمودند: «اَلْعِبَادَةُ الْخَالِصَةُ»؛ عبادت خالص، این مرکب از دو چیز است: یک؛ «أَنْ لَا يَرْجُوَ الرَّجُلُ إِلَّا رَبَّهُ»؛ امید و رجا شخص، فقط به پروردگارش باشد. این یک.
دو؛ «وَ لَا يَخَافَ إِلَّا ذَنْبَهُ»؛ بیم هم نداشته باشد مگر از گناهش. حالا، این دو تا مطلب را می شود ازش استفاده کرد. یک: که نفس خود خوف و رجا؛ این دو تا، در انسان اگر باشد، خود این عبادت است. این را خوب حرف من را گوش کنید. همین، لازم نیست نماز و روزه، این ها نه، خود این، خود این عبادتی است خالص. خود خوف و رجا. گوش کنید چه می گویم من! خودش؛ یعنی همیشه انسان، امیدش به خدا باشد و خوف و بیمش هم از گناه خودش باشد. این حالت در انسان باشد، این حالت خودش یک عبادت چیه؟ خالصی است. توجّه کنید. در اینجا من یک توضیح بدهم، تا بروم چیز دویش را بگویم. و آن این که، این که دارد: امید به خدا، خوف از خودت؛ می فهمی چه می گویم؟ یعنی از ناحیه او همیشه لطف است، نفع است، محبّت است؛ می فهمی چه می گویم؟ از ناحیه او. خدمتتان عرض شود: منفعت از ناحیه اوست. هرچه هست ضرر، از ناحیه خود من است و اعمال خودم. آن سمت، بالا را که نگاه می کنید، می بینید همه اش، افاضه فیض است و رحمت؛ به خودم که نگاه می کنم، می بینم نقص است و بله، کمال از آن طرف، نقص از خود من. توجّه کنید! که خوف و رجا، خودش، توش خوابیده که«أَنْ لَا يَرْجُوَ الرَّجُلُ إِلَّا رَبَّهُ»؛ شد؟! «وَ لَا يَخَافَ إِلَّا»؛ چی؟ «ذَنْبَهُ»؛ شد؟! خوبی از توست، بدی از من است. امید به خوبی تو و ترس از بدی خودم. دیگر بهتر از این نمی توانستم بگویم این را. این خودش اگر در درون انسان این باشد، این خودش یک عبادت خالص است. علی (ع) می فرماید.
دو؛ و او این که همین عباداتی که ما می کنیم، نمازهایی که می خوانیم اگر با این حالت باشد، این نماز خالص است. این مطلب دوّم است، خوب حرف مرا گوش کنید. یعنی انسان که می ایستد به نماز، با این حالت باشد که امیدش به خدا و چیه؟ خوفش از گناه. امیدوارم بپذیری. شد؟! از این طرف هم خوف دارم، نکند گناهان من موجب عدم پذیرش بشود. که ما داریم به این که قبولی عبادات، قبولی من دارم می گویم، قبولی عبادات بر محور چیه؟ اعمال انسان است. یک سنخ گناه ها هست مانع از قبولی عبادات انسان می شود. ما این را داریم در روایات مان. رو این جهت گفتم و آن این است که نماز را دارم می خوانم، مثلًا کارهای عبادتی که به اصطلاح، پیکره اش به قول ما پرستش است، انجام دارم می دهم، درست؟ اینجا، این دو حالت تویت باشد: و آن که امیدم آن است که تو قبول کنی و لطف و کرمت این جوری است باشد نسبت به من. از این طرف هم خوف دارم، این کارهای بدی که کردم، موجب بشود پذیرش نباشد.
غررالحكم و دررالكلم، ص، 122
اَلْعِبَادَةُ الْخَالِصَةُ أَنْ لَا يَرْجُوَ الرَّجُلُ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَخَافَ إِلَّا ذَنْبَهُ