🔶استاد علی صفایی حائری: تو آنچه دارى، نزد ولىّ‌ مى‌گذارى؛ چون آنچه در نزد تو بماند رفتنى و گم شدنى و ضايع شدنى است، كه «ما عندكم ينفد و ما عند اللّه باق». ١ تو از مهدى توقع ندارى، كه تعلقى ندارى. تو مى‌خواهى آنچه خدا به تو بخشيده در راه او ببخشى و اين‌گونه، دارايى‌ها را از تباهى نجات بدهى و نسيه‌ها را نقد كنى و همراه با خود داشته باشى. فرق است ميان كسى كه مى‌خواهد در قرارداد ريش بگيرد و يا آن كه ريش بگذارد و راه بازگشت را بر خود ببندد، كه مى‌بينيم ياران حسين تمامى پل‌ها را پشت سر خراب كردند و زن‌ها را طلاق دادند كه مبادا باز گردند و يا مشكلى از ناحيۀ آن‌ها بر زن‌هاشان پيش بياورند. در هر حال، پيمان بر ساختن و سوختن و جان باختن و هستى به پاى دوست انداختن، پيمان كسانى است كه پناهى جز مهدى نمى‌بينند و جز قلعۀ توحيد و ولايت، پايگاهى ندارند. آن‌ها كه از ولىّ‌ تمنايى دارند، در واقع ولىّ‌ را نردبان خواسته‌ها و واسطۀ هوس‌هاشان كرده‌اند كه سوختگان عشق مى‌خواندند: ما را از تو به جز تو تمنايى نيست ... 📚 تو مي آيي صفحه 23