آمد ز راه دختر موسیٰ به شهر قم
یعنی فتاد سایهی طوبیٰ به شهر قم
بوی بهشت میوزد از گَرد چادرش
گل کرده است مأمن و مأویٰ به شهر قم
وقتی گذاشت پا به حریم دیار عشق
جاری شدهست چشمه تقویٰ به شهر قم
بانوی آب و آینه، معصومه میرسید
با جلوههای زینب کبریٰ به شهر قم
در آسمان شهر ملائک به صف شدند
تابیده بود نور تعالیٰ به شهر قم
تا که گشود دیدهی خود را به آن حریم
بگشوده گشت باب تولّیٰ به شهر قم
مولای ماست آینهدار جهان رضا
اینک رسید خواهر مولیٰ به شهر قم
با آنکه بود خسته ولیکن رسیده بود
پویاترین شفیعهی عقبیٰ به شهر قم
"یاسر" دمید روح مجدّد به جسم خاک
گویا رسید جلوهی عیسیٰ به شهر قم
محمود تاری (یاسر)