«بسم رب الشهداء و الصدیقین» علی داخل کوله پشتی اش تعدادی مهمات داشت عملیات باید بدون سر و صدا انجام میشد🤭 در تاریکی شب در حال حرکت بودیم که ناگهان کوله ی علی آتش گرفت 🔥 و بعد دیدم که ... بقیه داستان در کانال زیر سنجاق شده 👇👇👇👇👇 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/joinchat/443482330C526d45e638 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈