emailFacebookwhatsappsms همزمان با شب های قدر بخش دیگری  از دعای پرفیض و پرمحتوای ابوحمزه را با هم مرور می کنیم. خدایا ….أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي … التماس دعا إِلَهِي لَوْ قَرَنْتَنِي بِالْأَصْفَادِ وَ مَنَعْتَنِي سَيْبَكَ مِنْ بَيْنِ الْأَشْهَادِ وَ دَلَلْتَ عَلَى فَضَائِحِي عُيُونَ الْعِبَادِ وَ أَمَرْتَ بِي إِلَى النَّارِ وَ حُلْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْأَبْرَارِ مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ وَ مَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ وَ لا خَرَجَ حُبُّكَ مِنْ قَلْبِي أَنَا لا أَنْسَى أَيَادِيَكَ عِنْدِي وَ سَتْرَكَ عَلَيَّ فِي دَارِ الدُّنْيَا سَيِّدِي أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيَا مِنْ قَلْبِي وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْمُصْطَفَى وَ آلِهِ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ. پخش‌کننده صوت 00:00 16:13 فراز زیبا و تکان دهنده دعای ابوحمزه ثمالی با صدای حاج میثم مطیعی خدايا، اگر مرا با زنجير ببندى، و عطايت را در ميان مردم از من بازدارى، و بر رسوايي هايم ديدگان بندگانت را بگشايى، و مرا به سوى دوزخ فرمان دهى، و بين من و نيكان پرده گردى، اميدم را از تو نخواهم بريد، و آرزويم را از عفو تو باز نخواهم گرداند، و محبتت از قلبم بيرون نخواهد رفت، من فراوانى عطايت را نزد خود، و پرده پوشى ات را در دار دنيا بر گناهانم فراموش نخواهم كرد، اى آقاى من محبت دنيا را از دلم بيرون كن، و ميان من و مصطفى پيامبرت و خاندانش، بهترين برگزيدگان از آفريدگانت و پايان بخش پيامبران محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) جمع كن، وَ انْقُلْنِي إِلَى دَرَجَةِ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ وَ أَعِنِّي بِالْبُكَاءِ عَلَى نَفْسِي فَقَدْ أَفْنَيْتُ بِالتَّسْوِيفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِي وَ قَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الْآيِسِينَ مِنْ خَيْرِي [حَيَاتِي ] فَمَنْ يَكُونُ أَسْوَأَ حَالاً مِنِّي إِنْ أَنَا نُقِلْتُ عَلَى مِثْلِ حَالِي إِلَى قَبْرِي [قَبْرٍ] لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتِي وَ لَمْ أَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتِي وَ مَا لِي لا أَبْكِي وَ لا أَدْرِي إِلَى مَا يَكُونُ مَصِيرِي وَ أَرَى نَفْسِي تُخَادِعُنِي وَ أَيَّامِي تُخَاتِلُنِي وَ قَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ [فَوْقَ ] رَأْسِي أَجْنِحَةُ الْمَوْتِ فَمَا لِي لا أَبْكِي أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي أَبْكِي لِسُؤَالِ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ إِيَّايَ، و مرا به مقام توبه به پيشگاهت برسان، و بر گريه بر خويشتن مرا يارى ده، من عمرم را به امروز و فردا كردن و آرزوهاى باطل نابود ساختم، و اينك به جايگاه به نا اميدان از خير و صلاح فرود آمده ام، پس بدحال تر از من كيست؟ اگر من بر چنين حالى به قبرم وارد شوم، قبرى كه آن را براى خواب آماده نساخته ام، و براى آرميدن به كار نيك فرش ننموده ام، و مرا چه شده كه گريه نكنم، و حال آنكه نميدانم بازگشت من به جانب چه خواهد بود، من نفسم را مى نگرم كه با من نيرنگ می بازد، و روزگار را مشاهده می كنم كه مرا می فريبد، و حال آنكه بالهای مرگ بالاى سرم به حركت درآمده، پس مرا چه شده كه گريه نكنم، گريه می كنم براى بيرون رفتن جان از بدنم، گريه مى كنم براى تاريكى قبرم، گريه مى كنم برای تنگى لحدم، گريه مى كنم براى پرسش دو فرشته قبر منكر و نكير از من، أَبْكِي لِخُرُوجِي مِنْ قَبْرِي عُرْيَاناً ذَلِيلاً حَامِلاً ثِقْلِي عَلَى ظَهْرِي أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يَمِينِي وَ أُخْرَى عَنْ شِمَالِي إِذِ الْخَلائِقُ فِي شَأْنٍ غَيْرِ شَأْنِي لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ وَ ذِلَّةٌ سَيِّدِي عَلَيْكَ مُعَوَّلِي وَ مُعْتَمَدِي وَ رَجَائِي وَ تَوَكُّلِي وَ بِرَحْمَتِكَ تَعَلُّقِي تُصِيبُ بِرَحْمَتِكَ مَنْ تَشَاءُ وَ تَهْدِي بِكَرَامَتِكَ مَنْ تُحِبُّ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا نَقَّيْتَ مِنَ الشِّرْكِ قَلْبِي وَ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى بَسْطِ لِسَانِي أَ فَبِلِسَانِي هَذَا الْكَالِّ أَشْكُرُكَ، گريه مى كنم براى درآمدنم از قبر عريان و خوار، درحالى كه بار سنگينى را بر دوش مى كشم، يك بار از طرف راست و بار ديگر از جانب چپم نگاه می كنم، هنگامى كه مردمان در كارى جز كارمنند، چه براى هركسى از آنان در آن روز كارى است كه او را بس است، چهره هايى در آن روز روشن و خندان خوشحال اند، و چهره هايى در آن روز بر آنها غبار بدفرجامى نشسته، و سياهى و خوارى آنها را پوشانده، اى آقاى من، تكيه و اعتمادم و اميد و توكلّم بر تو، و آويختنم بر رحمت توست، هركه را خواهى به رحمتت رسانى، و با كرامتت هركه را دوست دارى هدايت كنى، پس تو را سپاس بر اينكه قلبم را از شرك پاك نمودى، و براى