:
🔺👹👺« عرفان ساحری » آئینی شیطان گرایانه
قسمت( دوم)
♦️ در عرفان ساحری خدا وجود ندارد.
🔷 در عرفان ساحری، «خدا» یا وجود ندارد و یا دارای چنان نقش ضعیفی در نظام اعتقادی این مکتب است که سالک به خدا و نیروهای او و قدرت او کمترین توجهی نمیکند.
🔶 در کتابهای کاستاندا، به ندرت به نام خدا برمیخوریم. از پیامبران الهی هیچ یادی نمیشود و طبعاً و تبعا، برای ادیان الهی و برنامه وحیانی اداره زندگی بشر سهمی لحاظ نمیگردد.
🔷 در نگاه دونخوان، خدا در حوزهٔ تونال قرار میگیرد، نه در حوزه ناوال. حوزه تونال همان بخشی از هستی است که ناشی از خیالپردازیهای ماست و از حقیقت بهرهای ندارد:
خداوند بخشی از تونال ماست. تونال همه چیزهایی است که فکر میکنیم دنیا از آن چیزها تشکیل شده است، از جمله خداوند.[۵]
🔻کاستاندا به صراحت میگوید:
🔷 تونال نمیتواند چیزی را خلق کند. ناوال خدا نیست؛ چون خداوند بخشی از تونال شخصی و تونال زمانهاست. خدا، بخشی از تونال عصر ماست و بیش از این مفهومی ندارد.[۶]
🔶 دونخوان ترجیح میدهد ریشهٔ نیروهای عالم را موجودی نمادین به نام عقاب معرفی کند؛ اما اسمی از خدا نبرد. وی و شاگردش از اینکه برای خدا در تأثیر و تأثرات طبیعت سهمی قائل شوند، به شدت اجتناب میکنند.
🔷 علت روشن است؛ منجی در عرفان ساحری، ساحر و جادوگر است؛ نه رسولان الهی. نمایندگان خدا جای خود را به شمنها میدهند و جادوگر بر مسند نبوت تکیه میزند و تمام کارکردهای رسالت، که همان قدرت نجات انسانها و وعدهٔ فلاح و رستگاری به آدمیان است، به ساحران نسبت داده میشود.
🔶 مرام ساحری از این جهت نه تنها به آیین شیطانگرایی بسیار شییه است، که مکمل و یا مقدمهٔ آن است؛ چرا که در هر دو، تصویری دوقطبی از هستی نشان داده میشود، نه تکقطبی و توحیدی.
🔷 در این نظام دوقطبی، قوای شر در عرض خدا ظاهر شده و حتی شکست نیروهای خیر به تصویر کشیده میشود و غلبه با نیروهای شر و قدرتهای شیطانی است؛ بهگونهای که جهان مملو از نیروهایی معرفی میشود که قادرند بدون تبعیت از اراده خداوندی، به تصرف در تاروپود هستی اقدام کنند.
🔶 یکهتازی و خودمختاری این قدرتها چنان است که گویا خدا هم به گوشهای خزیده و به تماشای هنرنمایی این قدرتها بسنده نموده است! کوتاهسخن آن که عرفان ساحری را باید عرفان ضد خدا دانست، یا دستکم عرفان بیخدا.
🔻 کوتاه سخن آنکه به صحنه آوردن عرفان ساحری، حرکتی است نامیمون و البته تلاشی است نافرجام؛ برای زنده نمودن سنتهای جادویی؛ جهت تکمیل پازلی که شیطانگرایان برای برگرداندن آیینهای ضد توحیدی شروع نمودهاند.
♦️ عرفان ساحری فریبی است که با نام عرفان و معنویت آغاز گردیده، بلکه پیامبر درونی انسانها (عقل) را از عرصهٔ تدبیر حیات معنوی بشر کنار بزنند تا سرانجام بتوانند آیینهای شیطانی را بهجای ادیان الهی به عنوان دین واحد دهکده جهانی، بر جهان حاکم کنند.
🔻 پی نوشت:
[۵] ـ کاستاندا، قدرت سکوت، ص ۲۱۳
[۶] ـ همان، ص ۱۳۴
https://eitaa.com/antihalghe