جایگاه خدا و انسان در قانون جذب 🧲 ♦️ در قانون جذب، اساساً انسان‌ها به تجدید نظر در باورها و تصحیحِ اعتقادات دعوت نمی‌شوند؛ زیرا مهم نیست آدمی چه عقیده و باوری دارد و به کدام دین و مذهب پای‌بند است؛ مهم این است که با تمام توان خواسته خود را از کائنات طلب کند. 🔷 در قانون جذب تنها باوری که لازم شمرده می‌شود، باور به حقانیت قانون جذب است و بس. یکی از چهره‌های رسوای فیلم راز حتی اعتقاد به خدا را هم لازم نمی‌داند و با وقاحت در کتابش می‌گوید: «به هیچ وجه لازم نیست به خدا اعتقاد داشته باشید. شما آزاد هستید.»[1] 🔶 دعا در قانون جذب این‌گونه تفسیر شده که آدمی یاد بگیرد چگونه به آرزوهای خود احساس مثبت دهد و با رؤیاهای خود سرگرم باشد. 🔷 اگر در قانون جذب، باور به خدا مطرح است، آن خدای متعالی که در اسلام گفته شده مراد نیست، بلکه خدایی مدنظر است که نه‌تنها از بندگانش عبادت و بندگی نخواسته، بلکه کمر به خدمت آدمیان بسته و ابزاری برای سرمستی بیشتر انسان‌ها شده است. 🔶 این خدا چنانکه دونالد والش پرچم‌دار جذب در فیلم راز به صراحت گفته، برای انسان‌ها هیچ مأموریت الهی تعریف نکرده و هدف را تنها در کسب لذت و خوشی خلاصه نموده و آن‌ها را در حیوانیت خویش آزاد گذاشته است.