نیست که ائمه ما آن‌قدر بر آن تکیه دارند؟ آیا این مقاله، برخاسته از تفکر التقاطی طاهری نیست که برداشت غلط خود از این فرهنگ را با چنین توجیهاتی به مخاطب القا می‌کند؟   فلسفه عزاداری عاشورا فراتر از برخی رفتارهای افراطی عوام‌گرایانه است طاهری در این مقاله همه شیعیان را مخاطب قرار داده؛ نه جمعی خاصی از شیعیان که ممکن است در عزاداری‌ها رفتارهای خلاف شرع و عرف انجام دهند و فرهنگ شیعه را زیر سؤال ببرند که ما هم بعضی رفتارها و اعمال انجام‌شده در عزاداری‌ها را تأیید نمی‌کنیم و معتقدیم باید کنار گذاشته شود تا موجب وهن تشیع نشود؛ اما آقای طاهری خطاب به همه شیعیان مطالب را عنوان می‌کند. امام حسین (ع) برای اقامه دین جدش و امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر به شهادت رسید و شیعه با اقامه عزای او به همه دشمنان اسلام اعلام می‌کند که پیام او را دریافت کرده و ادامه‌دهنده راه اوست و پرچم او را برای مبارزه با ظلم و ستم و تحریف و بدعت و انحراف دین به زمین نمی‌گذارد. چرا سنت بلندکردن علم را در عزاداری‌ها زیر سؤال می‌برد؟ این سنت نشانه بلندبودن پرچم کربلا و عهد وفاداری شیعه به حسین (ع) و ابالفضل (ع) علمدار کربلاست؛ البته باز هم می‌گویم ممکن است عده قلیلی به نیت شهرت و خودنمایی این کار را بکنند؛ اما این را نمی‌توان منسوب به همه کرد و اصل این سنت پسندیده را زیر سؤال برد! 🔸سیه‌پوشی در عاشورا در نظر طاهری جالب است که وی برای پوشیدن جامعه سفید و زرد و سرخ، توجیهات زیبا می‌آورد، اما برای پوشیدن رنگ سیاه که سنت و عرف جامعه است و نشان عزاداری و ماتم بر سیدالشهداء (ع) است می‌گوید: "پوشیدن رنگ سیاه یعنی ما حسین (ع) را تنها گذاشته‌ایم و او مظلومانه به شهادت رسید و این لباس سیاه، نشانی است بر شریک جرم بودن ما در ریخته‌شدن خون آنها، آیا این فکر لرزه براندام ما نمی اندازد و تصور شریک جرم بودن در ریخته شدن خون حسین خواب را از چشمان ما دور نمی‌کند؟" با این توجیه طاهری برای پوشیدن رنگ سیاه! کدام شیعه عاشق حسینی حاضر است دیگر در عزای حسین لباس سیاه بر تن کند؟ آقای طاهری این فلسفه پوشیدن رنگ سیاه را از کجا آورده؟ آیا این تفکر غلط خودش نیست؟ و یا شاید قصد عوض‌کردن فرهنگ عزاداری را داشته و مرموزانه و زیرکانه با این توجیه اذهان را به پذیرش تفکرات ناسالم خود هدایت می‌کند؟ 🔸چرا شیعه را شریک جرم‌کشتن حسین (ع) می‌داند؟ در کدام منبع دینی آمده: شیعه در طول تاریخ محکوم به یاری نکردن حسین (ع) است و تا قیامت بر این جرم خود باید بگرید؟ آیا این درک نکردن فلسفه عاشورا نیست؟   🔰نادیده‌گرفتن بهار ظهور مهدی (عج) در جای دیگری از مقاله طاهری می‌گوید: "می‌توان زرد پوشید و گفت ما به خزان نشسته‌ایم؛ چراکه بعد از عاشورا بهار انسانیت، تابستان را پشت سر نگذاشته به خزان رسیده است". چه کسی و با چه مدرکی می‌تواند ادعا کند که با شهادت امام حسین (ع) بهار انسانیت خزان شده؛ پس می‌توان جامه زرد پوشید؟ آیا بعد از امام حسین (ع) انسان کاملی به صحنه روزگار نیامده؟ آیا حسین (ع) 9 فرزند از خود به یادگار نگذاشت که یکی پس از دیگری به امامت رسیدند و پرچمدار قیام حسین (ع) بودند و هرکدام نمونه انسان کامل بودند؟ آیا حسین (ع) فرزند حی و حاضری به نام مهدی (عج) ندارد که خون‌خواه حسین (ع) است و روزی قیام او را تکمیل خواهد کرد؟ پس انسانیت هنوز بهاری به نام مهدی (عج) دارد که نسیم حضورش در جامعه شیعه و  جهان بشریت می‌وزد. آیا این اهانت به حسین (ع)و فرزندان پاکش نیست؟   ⛔️شادی و پایکوبی به بهانه زنده‌بودن شهیدان؟! در ادامه مقاله می‌گوید: "می‌توان خندید و پایکوبی کرد و فریاد شهیدان زنده‌اند را سر داد و نشان داد که از اعماق وجود مسروریم؛ چراکه آنها نمرده‌اند و نزد خدا روزی آسمانی دارند و جاودانگی الهی متعلق به آنان است". آیا به بهانه زنده‌بودن شهیدان می‌توان در روز عاشورا خندید و شادی و پایکوبی کرد؟ پس چرا امام حسین (ع) روز عاشورا برای فرزندان و یارانش گریست و حضرت زینب (س) اقامه عزا کرد و حضرت سجاد (ع) 20 سال بر مصیبت پدرش گریست؟ آیا آنها نمی‌دانستند شهیدان زنده‌اند و نزد خدا روزی می‌خورند؟ آیا این همراهی با سپاه یزید نیست که با شهادت هریک از یاران حسین (ع) هلهله و شادی می‌کردند؟ فرق ما با یزیدیان چیست؟ لابد فلسفه شادی سپاه یزید هم همان بوده که طاهری گفته است!   💢پلورالیزم دینی در اندیشه‌های طاهری طاهری می‌گوید: "آری می‌توان هر کاری انجام داد، مهم آن است که در پس آن چه اندیشه‌ای نهفته است و اینکه انسان با چه طرز فکری به رسالت خود نگاه کرده و در چه جایی و با چه محتوایی آن را پیدا کند..." آیا این تأیید تفکر پلورالیزم دینی و قرائت‌های مختلف از دین نیست؛ تفکری که می‌کوشد تا دین را به عنوان  حقیقتی که تنها نزد خداست، طرح کند و اینکه هرگز بشر و حتی پیامبران (ع) را بدان راهی نیست و اینکه هر انسانی برداشت