⚠️⛔️« ناتوی فرهنگی » و « التقاط عرفانی » چیست⁉️
♦️ در مباحث مرتبط با تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی، ما با ظهور افکار جدیدی مواجهیم که میتوان آن را «التقاط عرفانی» نامید.
🔷 این افکار، عامدانه و با برنامهریزی ساخته و پردازش میشود و به سمت ما صادر میشوند.
🔶 کشوری مانند انگلیس سابقهی 400 ساله در فرقهسازی دارد و عرفانهای شرقی را بازسازی میکند و سپس همان را به شرق صادر مینماید! در این باب، تجربهی عرفانهای چینی و هندی مشاهده میشود. برخی از تحلیلگران در این باره میگویند:
🔷 «آنچه مهم است، اینکه مهاجمان اکنون به سمت عرفان اسلامی نیز میآیند. به نظر، آنان اکنون به جد روی «مولوی» و عرفان او در حال کار هستند.
🔶 ممکن است برخی خوشحال باشند که فیالمثل کتابهای مربوط به مولوی جزء پرفروشترینها در آمریکاست.
🔷 اما غافل از آناند که طی دههی آینده عرفان استحاله شدهی مولوی در شکل غربپسند، به سمت ما صادر شده و محافل فرهنگی ما را در برمیگیرد.
🔶 از اینسو، چون ما در این وادی کار چندانی سامان ندادهایم خوشحال و سرخوش میشویم و اسیر این بازی خطرناک خواهیم شد.»
🔷 آنها همین بلا را هم بر سر عرفانهای شرقی درآوردند. اینکه گفته میشود این عرفانها نوظهور است، برای جامعهی ما نوظهور است. اما طی دهه های اخیر تشکلهای خارجی با جذب و تشکیل محافل پنهان، جوانان را تحت تأثیر قرار دادهاند.
🔶 بررسی سازوکار تشکیل این گروههای عرفانی و مبانی فکری آنها نشان میدهد که فیالحال یک پدیدهی «نو معنوی» در حال شکلگیری است. به نظر میرسد دشمن از تمام ظرفیتهای لازم استفاده میکند.
🔷 زمانی عدهای را تحت نام تفکر «ایلیایی»، عدهای دیگر را با نام «بودا» و عدهای را با نام عرفان چینی «فالون دافا» و عدهای دیگر را با روش (TSM) که فرقهای آمریکایی است [1] و... سرگرم کردهاند.
🔶 جدای از اینها اکنون برخی دیگر از سنخهای عرفانی مادی، نظیر «عرفان نور» و «حلقهی عرفانی دین پاک» نیز در ایران در حال ترویج است.
🔷 موضوع اصلی که دشمن بر بستر آن بذرپاشی کرده است، این است که جامعهی ما و دیگر جوامع شرقی باید به سمت یک حالت فرامذهبی و فرادینی حرکت کنند.
🔶 آنها میخواهند این امر را ترویج کنند که اعمال مذهبی دست و پاگیر است، لذا باید از این مراحل فراتر برویم و از ادیان گذر کنیم تا به حقیقت ناب دست یابیم.
🔷 در عین حال میتوان مطالب خوب همهی ادیان را گرفت و به آن عمل کرد. یعنی اگر چیزی را که اسلام گفته خوب است، و اگر یهود و مسیحیت هم نکات خوبی دارند، به آنها عمل کنیم و در نهایت به یک آمیختهای از این خوبیها عمل کنیم. چرا که با این شناخت راحتتر میتوان خدا را یافت و با او ارتباط برقرار کرد!
🔶 اصلیترین تبعات ترویج چنین عقایدی این است که دیگر «وحی» یا «جبرئیل» رابط بشر با خدا دانسته نشوند. این عرفانها ابتدا مذهبزدایی میکنند و بعد به زعم خودشان انسان را به خدا وصل میکنند.
♦️ در تعریف خدا هم میگویند، خدا را باید در درون جستوجو کرد و در حقیقت این امر را تبلیغ میکنند که «خود شو خدای خود».
🔷 آنها میگویند آنچه میتوانی بیابی در درون خودت هست و از درونت میجوشد. به طور کلی حرف اصلی این عرفانها این است که باید به درون سفر کرد و استعدادهای درونی و انرژیهای نهفته خود را آزاد کرد.
♦️ در این عرفانها «مدیتیشن» جایگزین «نماز» و راهگشای رهایی از قیود دست و پاگیر دینی است!