♦️ کریشنا معتقد است که ذهن انسان تنها به تقلید و کپی و تکرار عادت کرده و کتاب‌های مقدس او را ازلحاظ عقلی و ادراکی، خالی، تیره و منگ کرده‌اند و یک انسان دیگری به وجود آورده‌اند. 🔷 ازنظر وی دعا و عجز زاییدی دلسوزی و ترحم کردن به خویش است. انسان هرگاه اندوهناک است یا مشکلی بر سر راه دارد، دست به دعا برمی‌دارد و این هم یک تصویر ذهنی است از خدایی ذهنی و آرامش ذهنی و هر نوع فلسفه و دریافت مبنی بر الهیات که تنها فرار از واقعیت را به ارمغان می‌آورد. 🔶 هرگاه بکوشید که خود را با یک ایدئولوژی انطباق دهید، خود را سرکوب می‌کنید. درحالی‌که آنچه واقعاً حقیقت دارد، ایدئولوژی نیست، بلکه شما هستید. [5] 🔷 کریشنامورتی معتقد است مذاهب مختلف در جهان، فقر را تلقین کرده و اعتقادات و مذاهب موجود آتش جنگ‌ها را برافروخته‌اند و هنگامی‌که انسان ملی‌گرا باشد، این ملی‌گرایی به او قدرتی می‌بخشد که دیگران را بکشد. [6] 🔶 او می‌گوید: «در طول تاریخ ادیان، راهنمایان مذهبی این اطمینان را به ما داده‌اند که اگر تشریفات مذهبی خاصی را اجرا و مانتراها و دعاهای معینی را نیز تکرار و از الگوهای خاص پیروی کنیم و تمایل‌های خود را سرکوب کرده و افکارمان را کنترل نماییم، 🔷 یا احساساتمان را پاک نگه‌داشته و خواسته‌ها و آرزوهایمان را محدودسازیم و از زیاده‌روی در مسائل جنسی اجتناب بورزیم، پس از تحمل کلیه ریاضت‌های ذهنی و بدنی، به چیزی ماورای این زندگی کوچک دست خواهیم یافت و این کاری است که میلیون‌ها نفر از انسان‌های به‌اصطلاح مذهبی در طی اعصار و قرون انجام داده‌اند. 🔶 یعنی: با توسل به خلوت‌گزینی و تنهایی یا با رفتن به صحرا و کوهستان‌ها و غارها یا با سرگردانی و رفتن با کاسه گدایی از دهکده‌ای به دهکده دیگر یا با پیوستن به گروهی در یک خانقاه یا صومعه و یا با واردکردن ذهنشان به پیروی از الگویی داده‌شده در جهت تحقق آن کوشیده‌اند. و در ادامه می‌گوید: 🔷 «علت اولیه اختلال و بی‌نظمی درونی ما، جستجویی واقعیتی است که توسط (دیگری) به ما وعده داده‌شده است.» [7] 🔶 با توجه به اینکه کریشنا مورتی در نوشته‌های خود به دنبال بی‌اعتبار جلوه دادن مذهب، ایدئولوژی، تفکر، و هرنوع قانون و تشکیلاتی است، همین حرف علامه جعفری (رحمة الله علیه) درباره او کافی است و تمام مبانی فکری و نظری او را زیر سؤال برده و به‌طور کامل رد می‌کند. 🔷 علامه جعفری (رحمة الله علیه) : «نخستین مسئله‌ای که متوجه نویسنده است این است که اگر آثار قلمی شما بر هیچ مبنا و اصل و قانونی مستند نیست، چه طور واجب می‌دانید که مردم این آثار گسیخته و پاشیده را موردمطالعه قرار دهند و ابعاد زندگی خود را بر اساس آن تنظیم نمایند؟ ♦️ اگر هم آثار قلمی شما بر پایه اصول و قوانین خاصی استوار است، پس خود یک دستگاه ایدئولوژی است.» [8] 🔻پی‌نوشت: [1]. کریشنا مورتی، خشونت و خلاقیت، ترجمه پیمان آزاد، نشر هیرمند، تهران، 1380، ص 71-77 [2]. کریشنا مورتی، فراسوی خشونت، ترجمه محمدجعفر مصفا، نشر قطره، 1389، ص 61 [3]. نگرشی بر آراء و اندیشه‌های کریشنا مورتی، محمدتقی فعالی، تهران، نشر عابد، 1388 [4]. کریشنا مورتی، فراسوی خشونت، ترجمه محمدجعفر مصفا، نشر قطره، 1389، ص 127 [5]. کریشنا مورتی، عشق و تنهایی، ترجمه محمدرضا مصفا، نشر قطره، تهران، ص 151-153 [6]. کریشنا مورتی، آغاز و انجام، ترجمه مجید آصفی، نشر کلام شیدا، 1384، ص 173 [7]. کریشنا مورتی، رهایی از دانستگی، ترجمه مرسده لسانی، نشر بهنام، 1384، ص 35-37 [8]. کریشنا مورتی و سفسطه‌هایش، علامه محمدتقی جعفری، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1377، ص 5 https://eitaa.com/antihalghe