♦️ اما با نگاهی به ادیان الهی بهخوبی درمییابیم اینکه این ادیان اصولی نام گرفتهاند، نه به دلیل به روز نبودن و فقدان درک متقابل از زمانۀ خود، بلکه به دلیل اینکه اصول زندگیِ انسانی و آموزههای راستین زندگی بشری را به ارمغان آوردهاند.
🔷 گسترش بسیار چشمگیر این ادیان در بدو نزولشان از طرف خداوند، نشانۀ این است که سخنان جدید و دلنشینی برای بشریّت داشتهاند.
♦️درحال حاضر نیز دلیل گسترش شِگَرف دین اسلام، در قلب کشورهای اروپایی و دیگر مناطق، نشاندهنده این واقعیت است که، همچنان سرزنده و پویا به تسخیر قلوب و هدایت بشر ادامه میدهد.
🔷 اما همانگونه که از سخنان کتاب مقدسِ ادعایی پیداست، ناراحتی نویسندۀ آن یعنی پال توئیچل از این است که گرایش پیروان راستین این ادیان به اکنکار در حدّ صفر است؛ بنابراین وی را به پرخاشگری و اتهامپراکنی واداشته است.
🔶 وی هرگز متوجه نمیشود که بسیاری از آموزههای مختلط او برگرفته از فرقههای منسوخ هندی است و پیروان دین زندهای چون اسلام، هرگز نیازی برای پیوستن به این آیین التقاطی متناقض ندارند.
2🔻 ذهنی بودن
🔷 از دیگر نقدهایی که اکنکار به ادیان آسمانی و غیرآسمانی دارد «ذهنی بودن» معارف این ادیان است. اکنکار میگوید:
🔶 «تمام عادات اجتماعی، مذاهب، سیاستها و اصول دینی براساس عادات ذهنیای هستند که در شیارهایی قرار داده شده و از نسلی به نسلی دیگر منتقل میشوند.
🔷 این عادات ذهنی، خشک و تغییرناپذیر هستند و اغلب باعث ایجاد جنگهایی میشوند که در آن میلیونها نفر به قتل میرسند. عادات ذهنی معمولاً ارباب نوع بشر میشود. میتوان گفت که تمام نژاد بشر بردۀ عادات ذهنی است.»[2]
🔶 هرچند تمام واقعیتهای عالم در نظر اکنکار ذهنی هستند، اکیستها با چشم بستن بر ایرادهای خود، باورهای دیگر ادیان را ذهنی میدانند.
🔷 شاید برخی از ادیان خودساختۀ بشر مصداق گفتۀ اکنکار باشد، اما با کاوشی کوتاه در ادیان آسمانی، بیاساس بودن این ادعا به اثبات میرسد.
🔶 بهرغم اینکه بزرگان این آیین در سخنان خود احترام به باورهای دیگران را از اصول مسلّم اخلاقی میدانند، به ادیان و باورهایی که تمام بشریّت در طول تاریخ با آن عجین بوده، بیاحترامیهای فراوانی میکنند.
🔷 پال توئیچل در کتاب مشهورش بنیان تمام ادیان و سازمانهای مذهبی را شعور کیهانی میداند. وی در برخی از نوشتههای خود شعور کیهانی را به ذهنگرایی تعبیر کرده است.
🔶 باری، آگاهی کیهانی اساس و بنیان تمام سازمانهای مذهبی حاکم بر جهان است که خود به تنهایی منجر به متمدن شدن وجدان عمومی نژادها گردیده و اکنون بهعنوان اقلیتهای مختلف در تاریخ زندگی بشر سکنا یافتهاند.[3]
3🔻 عقب ماندگی
🔷 گفته میشود کلیساها، مذاهب صوری و رسمی، فرقهها و همۀ گروههایی که خود را مکتبهای اسرار معرفی میکنند، به دورههای قبل از تکامل و بلوغ فکری بشر تعلق دارند. اکنکار این ادیان را متعلق به دوران طفولیت نژاد بشر بر روی زمین میداند.[4]
🔶 البته تاکنون روشن شده است که اکنکار خود را قدیمیتر از همۀ ادیان معرّفی میکند و بسیاری از اصول و باورهایش را نیز برگرفته از علوم باستانی میداند؛ از اینروی اکنکار را روش باستانی سفر روح تعریف کرده است.
♦️ نتیجه اینکه اگر آموزههای ادیانی که پس از اکنکار بهوجود آمدهاند متعلّق به دوران طفولیت بشر باشند، پس اکنکار باید به دوران نطفه بودن بشر تعلّق داشته باشد!
👇👇👇