📖مهار انحراف 📓نفوذ یهود در دستگاه حکومت پیامبر 📜الف. شخصيت پردازي ابوبكر در بين مردم مكه صاحب نام بود و جايگاه ويژهاي داشت. روشن است كه مسلمانان از اسلام آوردن او خشنود شده باشند و او نيز براي انجام مأموريت خود، سعي داشت اين ذهنيت را همواره زنده نگهدارد؛ بنابراين در اين راستا دست به تلاشهايي چند زد: 4⃣ دعوت به اسلام 🕋ابوبكر تلاش گسترده‌ای كرد كه افراد از طريق او به اسلام در آيند چرا که مي‌دانست اينان سرانجام پيامبر اكرم(ص) را به پيامبري خواهند پذيرفت و اگر از مسير او پيامبر را بپذيرند، و به واسطه او مسلمان شده باشند در آينده سوء نيت او را نمي‌پذيرند. 🔍از سوي ديگر، سطح معرفت و بصيرت تازه مسلمانان، در آن اندازه‌اي نبود كه ترفندهاي يهود و مشركان را بشناسند، عوامل نفوذي را شناسايي كنند و معارف ديني خود را تعميق بخشند. 📙هجرت مسلمانان به حبشه در سال پنجم بعثت دو سال پس از علني شدن اسلام روي داد؛ بنابراين مهاجران به حبشه، تنها دو سال پيامبر اكرم را درك كردند. 📋آنان در اين سالها بايد خود را پنهان ميكردند تا از شر مشركان مصون باشند. 🗂بنابراين نميتوانستند گرد هم آيند و اسلام خويش را تكامل بخشند. در سال هفتم بعثت، مسلمانان گرفتار شعب ابوطالب شدند. 📜شعب مكان خوبي بود كه اطراف پيامبر اكرم گرد هم آيند، اما شرايط زندگي به اندازهاي دشوار بود كه مانع آموزش آنها مي شد. 📔با پايان تحريم همه جانبه پيامبر حضرت ابوطالب از دنيا رفتند و شرايط براي پيامبر اكرم(ص) نيز دشوار شد و ديگر نميتوانستند در مكه باقي بمانند. 💡بنابراين از سال دهم بعثت به بعد، كسي كه مسلمان ميشد، نميتوانست در مكه بماند و به مدينه ميرفت. 🔦از سوي ديگر، اسلامي هم كه به مدينه رفته بود، به همت مصعب بن عمير در سال دوازدهم بعثت (و در هفده تا بيست سالگي او) بود. 🕰بنابراين در مكه بصيرتي نسبت به پيچيدگي‌هاي يهود و نيات شوم آنها براي مسلمانان حاصل نشد و جريان يهوديان و نفوذ آنان، از چشم مسلمانان پوشيده ماند. ⌛️در مدينه هم پيش از هجرت، فرصت مناسبي براي كسب بصيرت اهالي مدينه نبود. پس از هجرت هم فراغتي براي مسلمانان ايجاد نشد كه به اين گونه مسائل بپردازند. 🦊 @antirobah