🖇 تحلیل مناظره آقایان رهدار/ اکبرنژاد:
۱. در مواجهه با اکبرنژاد نباید رفت سراغ بحثهای «نظری» و «مقدماتی» و «بعیده». مخاطب، کشش ندارد.
۲. باید «نقیض عینی» و «مبطل مصداقی» داشت. مخاطب به مصادیق نگاه میکند. باید وارد مصادیق انقلاب شد و جواب شبهات را داد.
۳. معلوم شد نقطه ضعف اکبرنژاد، قواعد و مبانی نیست، بلکه «مصادیق تاریخی» و «نمونههای عینی» هست. از اینجا باید حمله کرد. اکبرنژاد، تاریخ و عینیت و مصادیق را نمیشناسد. معلوم شد با تعدادی معلومات تاریخی، میشود اکبرنژاد را زمینگیر کرد.
۴. نقطه ضعف اکبرنژاد، ورود در «قلمروهای متنوع» به عنوان تطبیق و مصداق هست. یک حوزه اثبات بشود که خطا میکند تمام خواهد شد.
۵. بعید میدانم کسی اطلاع داشته باشد ولی بنده میگویم عین سخنان اکبرنژاد را در «آثار بازرگان» خواندم! اصل فکر و مصادیق حتی قرآنی ایشان، برگرفته از نوشتههای «بازرگان» هست!
۶. رهدار، عالمانه و مسلط سخن گفت و روششناسی اکبرنژاد را دچار تنش و تزلزل جدی کرد. البته ای کاش ایشان مباحث روشی را منحصر به وقت نخست میکرد، چون آنگاه که ایشان در اواخر مناظره، وارد عینیات شد، بحث را بسیار خوب پیش برد.
۷. میشود در مناظره با اکبرنژاد، دو نمونه از واقعیت انقلاب و نظام را مطرح کرد و «موشکافانه» و «جزئی»، او را ضربه فنی کرد. بقیه مباحث از نظر رسانهای، چندان ضروری نبود.
۸. اشکالات اکبرنژاد، فقط تاریخی نیست بلکه «تفکر» و «بنیانهای نظری» او خطاست. حتی تصور او از «ولایت فقیه» نیز خطاست. پس نباید توقع داشت با اصلاحات در برداشتهای تاریخی، نظر او را تغییر داد. نمیدانم صداقت دارد یا نه، ولی اطمینان دارم که یک «منحرف معمم» است. روایت او از جامعه و انقلاب، دروغ محض و عین سخن دشمن است. هرگز نباید فریب تظاهر او به دلسوزی را خورد.
۹. مقداری هم متأثر از اکبر گنجی است، به خصوص کتاب «بود و نبود خمینی». دستکم قبل از او، گنجی همین مطالب را بیان کرده است و مدعی شده که امام خمینی، دوگانه رفتار کرد و بعد از انقلاب، «چرخش» داشت.
۱۰. نباید پایانبندی مناظره را به اکبرنژاد واگذار کرد، چون با مغالطه، عوامفریبی میکند.
✍️مهدی جمشیدی
🌐
#آنتی_سکولار را دنبال کنید👇🏻
🆔
@antisecular_ir