🚨 نفوذ جبهه نفاق یهودی در حکومت اسلامی 🔎بخش اول : تاریخ صدر اسلام، دربردارنده‌ی حوادث و مسائل آشکار و پنهان بسیاری است. شناخت این حوادث در فهم مسائل تاریخ اسلام و حتی مسائل امروز جهان اسلام، بسیار مهم و کارگشاست. جبهه نفاق یهودی فهم مسائل تاریخی به روش‌های گوناگون انجام می‌شود. ولی جهت بررسی همه‌جانبه مسائل، بهتر است این موضوعات به‌صورت جریانی و پیوستاری بررسی شود. نگاه جریانی به تاریخ، مسائل تاریخ را به هم پیوسته و به‌صورت دانه‌های زنجیر می‌نگرد. براین اساس، دو جریان مهم را در دستور کار قرار می‌دهیم: جریان حق و جریان باطل. این دو جریان در طول تاریخ و از ابتدای تاریخ بشریت، قابل تبیین و بررسی است. هریک از این دو جریان، نمایندگان و اصولی دارند که تاریخ را ساخته‌اند و پیش برده‌اند. در قرآن نیز این نگاه به تاریخ، با به‌کار بردن واژه‌ی «شجره طیبه» [۱] و «شجره خبیثه» [۲] تأیید شده است. تاریخ اسلام که در ادامه‌ی تاریخ پیامبران به وقوع پیوسته، در همین راستا قابل تحلیل و بررسی است و می‌توان جریان حق و باطل صدر اسلام را، در مسیر جریان حق و باطل در مسیر نبوت و تاریخ بشریت، تحلیل نمود. به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین مسأله در این رویداد، ولایت و جانشینی پیامبر (ص) است که بسیاری از حوادث، در اطراف این مسأله‌ی مهم طراحی شده است. خداوند نیز در قرآن، در کنار تبیین مسأله ولایت و امامت و شرایط آن، مسلمانان را از خطر نفوذ جریان باطل در جریان حق برحذر می‌دارد. [۳] از این جهت، جریان حق و باطل در تاریخ اسلام، در موضوع بسیار مهم و حیاتی ولایت و امامت قابل پی‌گیری است. اولین انحراف سیستمی در مسیر حق، در دوران نبوت حضرت موسی (ع) و بنی‌اسرائیل اتفاق افتاد که با تخلّف از فرامین حضرت موسی (ع) آغاز شد. در ادامه، این جریان از حذف معنوی پیامبران الهی به حذف فیزیکی و کالبدی آن‌ها رسید؛ به‌طوری که قرآن کریم، بنی‌اسرائیل را قومی پیامبرکُش توصیف می‌کند. [۴] این سیستم انحراف‌گر که سهم زیادی در انحراف در تاریخ دارد، در مقابل جریان حق ایستاد و مسیحیت را نیز دچار انحراف معنوی کرد. جریان انحرافی بنی‌اسرائیل که نمی‌توانست جلوی مسیحیت را بگیرد، آن را دچار انحراف کرد تا خطری برای آنها نباشد. حوادث بعد از پیامبراسلام (ص) نیز ناگهانی و بدون برنامه‌ریزی قبلی نبود. این جریان باطلِ انحراف‌گر، با تجربه‌ای که از تحریف و انحراف در دین مسیحیت داشت و با توجه به اخبار ظهور پیامبر خاتم (ص)، قبل از تولد پیامبر کار خود را شروع کرد و نسخه‌ای جدید و ارتقاء یافته از انحراف را در دین اسلام، مد نظر قرار داد. آن‌ها با نفوذ در سیستم پیامبر (ص)، به هدف نقش‌آفرینی فعال در بعد از پیامبر (ص) پرداخته و نفوذ در حکومت را در دستور کار قرار دادند. پیامبر اسلام (ص) در این شرایط دشوار، از طرفی تثبیت اسلام و تبیین دین خاتم را در نظر داشت، و از طرف دیگر با مثلث شرک و نفاق و یهود مواجه بود. دقت در جنگ‌ها و نحوه‌ی مواجهه‌ی پیامبر، نشان می‌دهد که حضرت بیشترین نیرو و شدیدترین برخورد را با یهود داشته‌اند. بررسی تاریخ با این نگاه، آیه‌ی ۸۲ سوره‌ی مائده را برای ما روشن می‌کند که خداوند می‌فرماید: یهود، شدیدترین دشمنان اسلام هستند! پیامبر اکرم (ص) به یارانش فرموده بود: «به درستی که وجب به وجب و ذراع به ذراع روش کسانی که قبل از شما بودند را پیروی خواهید کرد، اگرچه داخل لانه‌ی سوسماری رفته باشند! اطرافیان پرسیدند: یا رسول‌الله! منظورت یهود و نصاری است؟ فرمود: پس چه کسی؟» [۵] این گزارش، یکی از گزارش‌های کلیدی در جریان‌شناسی حوادث پس از رسول‌الله (ص) به‌شمار می‌آید. براساس این گزارش، رفتاری که مسلمانان پس از شهادت رسول‌الله (ص) از خود نشان می‌دهند، تطابق کامل با رفتار یهودیان و مسیحیان در گذشته‌ی تاریخ دارد. این تطابق کامل، هم می‌تواند حاکی از سنّتی تاریخی در میان جوامع دینی باشد، و هم می‌تواند ریشه و خاستگاه حوادثی را که بعدها در جامعه‌ی مسلمانان اتفاق افتاد، نشان دهد. پی‌نوشت‌ها: [۱] سوره ابراهیم: آیه ۲۴. [۲] سوره ابراهیم: آیه ۲۶. [۳] سوره مائده: آیات ۵۵ و ۵۷. [۴] سوره آل عمران: آیه ۲۱. [۵] صحیح بخاری، ج۴، ص۱۴۴. @Anusism