🔻موقعیت مهدی: دل‌نوشته‌ای برای مرید آقا مرتضی ✍حسین نقی ۱- مهربان‌ترین، آرام‌ترین، عاقل‌ترین، فصیح‌ترین، داناترین و خوش‌بیان‌ترین آدم روی زمین هم که باشی باز عده‌ای هستند که تو را دیوانه و جاودگر بخوانند و سخنانت را مهمل و افسانه بگویند: كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ-ذاریات۵۲ و إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ- قلم۱۵. کلام خدا را مستقیما برای مردم بخوانی باز هم جماعتی پیدا می‌شوند که به تحریف و تقطیع متوسل شوند تا حرف خدا شنیده نشود. موقعیت خطیر و امتحان سختی است برای حق‌گویان و حق‌طلبان. موقعیت مجنون‌نامیدن عاقل‌ترین انسان‌های روی زمین؛ موقعیت مجنون. این موقعیتی است که همه انبیاء و پیامبران و اوصیاءشان در آن قرار گرفته‌اند؛ پس چندان عجیب نیست که تاریخ پر باشد از تکرار این موقعیت برای علمای دین که العلماء ورثه الانبیاء. شیخ مفید و صدوق و علامه مجلسی و ابن‌سینا و ملاصدرا و آخوند خراسانی و شیخ فضل‌الله نوری و آیت‌الله بروجردی و سید‌روح‌الله خمینی هم که باشی، قرار گرفتن در موقعیت فحش‌خوری و هتک‌شدن، در تقدیرت نهفته است؛ تنها در میزان و نحوه این موقعیت تفاوت‌هایی وجود دارد وگرنه اصلش پابرجاست. تکلیف مرتضی مطهری و محمد حسینی‌بهشتی و محمدتقی مصباح هم در این موقعیت روشن است. اگر به اقتضای هدایت‌گری با عمله شیطان و استکبار درافتادی، قرارگرفتن در «موقعیت مجنون»، جزو شیرین‌ترین و در عین حال تلخ‌ترین موقعیت‌های زندگی‌ات خواهد بود و رفت و برگشت میان این شیرینی و تلخی است که تو را رشد می‌دهد و بالا می‌برد. جمله مشهور به ظاهر طنز علامه مصباح در خصوص فحش‌درمانی می‌تواند از این منظر، ابعاد عمیق‌تری هم داشته باشد. ۲- مهدی جمشیدی را سال‌هاست می‌شناسم. یک جوان اندیشمندِ دغدغه‌مندِ خلّاقِ مسلط بر مبانی فکری و فرهنگی امامین انقلاب و دارای اندیشه نظام‌مند، آشنا و درگیر با مسائل روز جامعه و مأنوس با دغدغه‌ها و نیازهای جوانان و نوجوانان. آثار او درباره دیدگاه‌های شهید مطهری، علامه مصباح و رهبر انقلاب منتشر شده و در معرض قضاوت همه قرار دارد. بارها از نزدیک، تسلط و دغدغه او نسبت به مواضع و دیدگاه‌های رهبر انقلاب را دیده‌ام. ژرف‌اندیشی‌اش در تفکر شهید مطهری را هم در آثارش و هم از مناظره قدیمی اش با مهدی نصیری می‌توان دریافت. شیدایی‌اش نسبت به مرحوم علامه مصباح را نه‌فقط از نوشته‌ها و نظریه‌پردازی‌هایش، بلکه با چشم دیده و با گوش شنیده‌ام. جمشیدی، مظهر غیرتِ عالمانه و اندیشه‌ورزیِ غیورانه در میان نسل جدید انقلاب است. نه غیرتش را با تعصب جاهلانه می‌آمیزد و نه اندیشه‌های مجدّدانه از غیرت او نسبت به مرزهای عقیده، می‌کاهد. مهدی از مریدان آقامرتضی است؛ سید شهیدان اهل قلم. به حکم این ارادت و آن شیدایی نسبت به علامه مصباح، هر از چندگاهی آماج تهمت و ترور شخصیت قرار می گیرد که هرکه در این بزم مقرب‌تر است از باده بلا بیشتر می‌نوشد. ۳- دو سال قبل تقریبا در همین ایام بود که انتقادی عالمانه و جسورانه نسبت به یک موضع منتسب به مرحوم آیت‌الله صافی نوشت و همین کافی بود تا هجمه‌های عجیب و غریب از هر سو او را در «موقعیت مجنون» قرار دهد. اخیرا نیز در پی مناظره با بیژن عبدالکریمی که توسط یک مجموعه اصلاح‌طلب میزبانی شده بود، باز هم قربانی ترور شخصیت با روش‌های قدیمی تقطیع و تحریف و فحاشی و برچسب‌زنی شد و متأسفانه، عده‌ای انقلابی عجول و کم‌مطالعه و استادندیده، در حمله به این جوان اندیشمند انقلابی، گوی سبقت را از غرب‌گراها ربودند. نزدیک به دو ساعت و چهل دقیقه مناظره را صرفا در یک تیزر جهت‌دار یا برشی دو سه دقیقه‌ای خلاصه کردند و هرچه خواستند نواختند! البته عده‌ای هم بودند که عالمانه و منصفانه به نقد نشستند که روی سخنم با آنها نیست. مناظره‌ای که صحنه برتری اندیشه و تفکر عقلانی انقلابی بر اندیشه وابسته غربگرا و دست بالای منطق انقلاب اسلامی بر هیجان و احساس تجدد را نمایش می‌داد با هوچی‌گری و هیاهو به صحنه ترور شخصیت جمشیدی تبدیل شد. ۴- «موقعیت مهدی» در این روزها همان موقعیت تاریخی مجنون است؛ با همان تلخ و شیرین‌هایش. در موقعیت مهدی، باید رسولانه و پیامبرانه برخورد کرد؛ شِکوه‌ها را نزد خدا برد، با جماعت جاهل با محبت مدارا کرد و با پشت‌پرده‌های قدرت‌طلب صاحب زر، قاطعانه و محکم مبارزه کرد. «موقیعت مهدی»، موقعیت آقامرتضی است که خنجر خواص قدرت‌طلب را از پشت می‌خورد اما گوش مردم را از نوش «روایت فتح» سیراب می‌کرد؛ «موقعیت مهدی»، موقعیت شیدایی، جنون و حبّ علی است که ناله‌ها را در چاه می‌ریزد و فریادها را بر سر اشراف اموی غربگرا فرود می‌آورد. (به نقل از هفته‌نامه نه دی).