◽️ آسیبهای دین فهمی
چند روز اخیر طی همکاری با دوستان "رادیو سایه بان"، پستهایی در صفحه اینستاگرام این مجموعه گذاشته شد و ذیل آن پستها کامنتهای انتقادی و اشکالها و بحثهای جالب و گاهی تاسف برانگیزی به وجود آمده است.
عمده اشکالات به نوع فهم دین باز میگردد، همان چیزی که از ابتدا نه درست شناختیم نه درست شناساندیم.
البته جامعه مومن ما که ارتباط مستمر با منابر و مساجد دارند تا حد زیادی تلقیها و فهمهای درستی پیدا میکنند لکن همان هم احتیاج زیادی به پیراستن و آراستن دارد.
چند اشکال اساسی که در تلقیهای نادرست از "دین" و "دین فهمی" به نظرم آمد را عرض میکنم:
۱. فهم غیر منظومهای:
تصور کنید خودرو را نمیشناسید و قطعه جدا شدهای از آن را جایی مشاهده کردهاید، یک قطعه بدون آنکه در سیستم مشاهده شود بسیار بی معنا به نظر میرسد. آموزههای دین همین طورند، اگر کسی بدون مشاهده منظومه دین آموزه واحدی از آن را بشنود احتمال زیاد گرفتار فهم غیر منظومهای و در نتیجه بی معنا و بلکه مضحک بودن آن آموزه میشود.
گاهی معارف پراکنده و بی نظم و ضابطه دین را هم که میفهمیم همین اشکال پیش میآید. مثل دانههای تسبیحی که نخشان پاره شده و پراکنده شدهاند.
برخی آموزههای دین مثل آن نخ تسبیحاند و اگر کسی آنها را متوجه نشود این مجموعه را بی معنا تلقی میکند، مثل آموزه معنای زندگی از نگاه دین.
۲. فهم سطحی
یکی از ویژگیها و شاید مشکلات دنیا آن است که پدیدهها در آن از عمق و ظاهر برخوردارند، فهم سطحی به فهمی گفته میشود که از غایات و اهداف اصلی فاصله دارد.
شخصی را تصور کنید که انگیزه جمعیت عظیم اربعین را با ایستگاههای صلواتی و خدمات مواکب و فلافل و چای عراقی تحلیل میکند، کمترین ایراد او سطحی نگری است. او از غایات بسیار بزرگ و غیر قابل وصف این اجتماع بیخبر است و نتیجتا تحلیل او هم، سطحی و فهم او قشری است.
دین فهمی (علت چرایی دین) خیلی از اوقات گرفتار چنین آسیبی میشود.
سطحی نگری در لایههای مختلف قابل مشاهده است، مثلا:
خداوند متعال اهل بیت علیهم السلام را آفرید تا حاجات ما را بر آورده کنند،
امام حسین علیه السلام مظلومانه شهید شد تا ما با گریه بر او به خداوند نزدیک شویم،
مگر این که امام عصر علیه السلام بیایند و مشکلات را حل کنند!!
این که ورای این دستورات و توصیهها نتوانیم غایات پر مغز شریعت را دریابیم سبب بسیاری از نق و نوقها و اعتراضات ماست.
شخصی میگفت یک بانوی مومنه را میشناختم که اواخر عمرش به سبب بیماریهای متعددش رسما به خداوند متعال ناسزا میگفت، انتظار داشت آخر عمری هر چه میگوید خداوند بلافاصله پاسخ دهد: "به روی چشم، همین الان جبرائیل و میکائیل و اسرافیل را برای تو وادار به کار میکنم".
فهم کتابخانهای، فهم گزینشی و فهم چالشی آسیبهای دیگرند که اگر خداوند توفیق بدهد توضیح خواهم داد ان شاءالله