انسان يک معبد است اما از بيرون فقط می توانی ديوارهای اين معبد را ببينی.
بسيار عجيب است كه نه فقط ديگران از بيرون بر تو مینگرند، بلكه تو نيز خودت را از بيرون می بينی!
به آيينه مینگری تا چهره ات را پيدا كنی.
به چشمان مردم مینگری تا تصويرت را ببينی.
به مردم گوش میدهی تا بدانی كيستی
آيا خوبی يا بد، خوش اخلاق هستی يا
بد اخلاق، گناهكاری يا بیگناه؟
به راستی عجيب است، زيرا ما خودمان را از درون نمیشناسيم
نيازی به هيچ آيينه ای نداريم.
نيازی نيست كه بنظر ديگران متكی باشيم،
ديگران نمیتوانند در مورد خدای درون چيزی بگويند.
در كانون وجود خود بنشين و شروع به تماشا كن تا حيران شوی:
بدن تو فقط يک معبد است.
خدا در درون توست و هيچ راهی برای يافتن آن از بيرون نيست.
نيازی هم نيست كه آنرا از بيرون بيابی.
وقتی خدای درونت را بيابی،
آنرا در ديگران نيز خواهی يافت
در خواهی يافت كه آنان نيز معبد هستند و بايد خدايی در آنان وجود داشته باشد،
زيرا آنان زنده اند و زندگی همان خداست.
خدا را در همه جا خواهی يافت:
در درختان، در حيوانها،
به هرجا بنگری خدا را خواهی ديد.
هر جا زندگی باشد خدا هم خواهد بود.
همه هستی معبد خدا خواهد شد.
من به شما مینگرم و از يک چيز مطمئن هستم كه زمانی چيزی داشتيد، گنجی، توازنی، رازی، كليدی،
اما آن را گم كرده ايد.
هرلحظه، خواب، بيدار، همواره سرگرم جستجوی چيزی هستيد.
بعيد نيست كه ندانيد دقيقاً در جستجوی چه چيزی هستيد، و يا اينكه ندانيد چه چيزی را گم كرده ايد.
ولی من گرسنگی را در چشمان شما میبينم. حضور آن را در هر تپش قلبتان
اين نياز همواره در زندگیهای
بی شمار همراهتان بوده است.
گاهی آن را جستجوی حقيقت
نام نهاده ايد، ولی شما هرگز حقيقت را نشناخته ايد،
پس چگونه ممكن است آن را گم كرده باشيد؟
و بعضی اوقات آن را جستجوی خداوند می ناميد
ولی هرگز ملاقاتی با او نداشته ايد،
پس چگونه از او جدا شده ايد؟
در اين جستجو به معابد میرويد، به کلیسا ،کنیسه و مكه...
به هر دری میزنيد، و گاهی اميدوار میشويد كه به گمشدهتان نزديک شده ايد و آن را خواهيد يافت.
ولی ماداميكه ندانيد چه چيزی را گم كرده ايد، جستجويتان پايانی نخواهد داشت.
اشو
تنها ایدی رسمی و پاسخگو باشما عزیزان💪🏻👇🏻
@mersede_rich369