✔️ ضرورت استخراج از منابع دینی (بخش سوم) 🔹گفت‌وگو با حجت‌الاسلام دکتر محمدجواد ارسطا درباره ❓یعنی اصول فقه که منشأ استنباطات فقهی است، باید تغییر کند؟ ✅اصول فقه هم در این تغییر سهیم خواهد بود. مساله دیگر توجه به مباحث مبنایی در فقه است که امروزه تحت عنوان فلسفه فقه مطرح می‌شود. فلسفه فقه از اصول فقه وسیع‌تر است. مثلاً انسان‌شناسی فقیه در فلسفه فقه بحث می‌شود نه اصول فقه. ما می‌گوییم اگر منابع دینی را بازخوانی کنیم متوجه می‌شویم که معصومان ما را به نکاتی التفات داده‌اند که اگر به آنها توجه دقیق بکنیم و آنها را داخل در استنباط فقهی بکنیم، به نتایج و استنباطات جدیدی می‌رسیم. ❓بهتر نیست اینطور طرح بحث بشود که «احکام» دین باید در راستای «اهداف» دین باشد؟ اینکه ما از فقه گزاره‌ای عبور کنیم و احکام فقهی ما در نسبت با مقاصد شریعت تبیین شود. ✅بله، درست است. در بعضی از موارد به صورت ناخودآگاه دخالت دادن اهداف دین را در استنباطات فقهی ملاحظه می‌کنیم و در بسیاری از موارد دخالت اهداف را مشاهده نمی‌کنیم. مثلاً یکی از مقاصد شریعت این است که انسان‌ها با یکدیگر رابطه مسالمت‌آمیز داشته باشند. نه فقط رابطه مسالمت‌آمیز که رابطه برادرانه داشته باشند و برای هم دل بسوزانند. چون در این صورت است که فضا برای انتقال افکار و گسترش حق فراهم می‌شود، وگرنه دشمن که به حرف دشمن گوش نمی‌دهد. هدایت زمانی اتفاق می‌افتد که افراد حاضر به تعامل با هم باشند. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به مالک اشتر می‌فرماید: ای مالک در قلب خودت محبت ورزیدن نسبت به مردم را وارد کن، نه فقط نسبت به مسلمانان که برادر دینی تو هستند بلکه غیرمسلمانان که برادر نوعی تو هستند. یکی دیگر از مقاصد شریعت رعایت اصول اخلاقی است. اگر در احکام فقهی مانند احکام ازدواج و طلاق که به آن اشاره کردیم اصول اخلاقی رعایت نشد، باید در استنباطات فقهی تجدید نظر کنیم. حضرت امیر در عهدنامه مالک اشتر نظاماتی را که جامعه بدان نیاز دارد تبیین می‌کند: نظام تجارت، نظام نیروهای نظامی، نظام حقوق و آزادی‌های عمومی و... . ما غفلت کردیم از اینکه نظامات حکومت اسلامی را از منابع دینی استخراج کنیم. علامه نایینی می‌گوید ما باید افسوس بخوریم که چرا فقها و اصولیونی که از 6 روایت، بحث طولانی استصحاب را استخراج کرده‌اند که تدریس آن در حوزه‌های علمیه حدود یک سال طول می‌کشد، متأسفانه به آیات و روایات فراوانی که در باب مسائل اجتماعی اسلام داریم، چنین توجهی نداشته‌اند. درباره استصحاب 6 روایت داریم ولی مثلاً درباره شورا بیش از 200 روایت داریم. در حالی که حجم مطالبی که فقهای ما درباره شورا استخراج کرده‌اند نسبت به مطالبی که درباره استصحاب استخراج کرده‌اند یک سی‌ام هم نیست! 🌐 کانال دروس استاد ارسطا 👈 @arasta_fiqh