مهمان گوینده فاطمه هادی‌ها نویسنده خانم خضرایی .mp3
4.17M
خدا هست🖤 مهمان دختر دلش تنگ بود. شب ها با ناز و نوازش پدر می خوابید. صدای گریه هایش تا آسمان هم رسیده بود. مردان سرخ پوش با قهقه می‌گفتند:"داستان پدر به آخر رسید است،گریه را تمام کن!" دخترک در گوش عمه گفت :"پدرم می آید خودش قول داده ." پدر سر زده مهمان خرابه شد. انگار رقیه جان طاقت دیدن مهمان را نداشت. گوینده خانم فاطمه هادی‌ها نویسنده خانم مونا سادات خضرایی @arbaeen_ba_shoma