شب زیارتی کربلا، شبی خاص و پر از معنویت و احساس است. حال و هوای این شب برای هر زائر می‌تواند ویژه و متفاوت باشد. اگر بخواهیم گزارشی از دلنوشته‌ای درباره این شب زیبا و روحانی بنویسیم، می‌توانیم اینگونه تصور کنیم: --- در دل شب، در گرمای حسی عمیق، باران احساسات بر دل می‌بارد. کربلا، این دیار عشق و فداکاری، به خواب رفته است اما نور روشنایی از عرش به زمین می‌تابد. چراغ‌های گنبد طلا، همچون ستاره‌هایی در آسمان، مردمان را به سوی خود می‌کشند. دست در دست زائران، با قلب‌هایی پر از شوق و اشک، کوچه‌های پر از عطر مولای عشق را پیمودم. شب، دیگر شبی معمولی نیست؛ اینجا، شب عاشقان است. صدای دعاهای شبانه، گویی نغمه‌هایی از دوردست‌هاست که به گوش می‌رسد و دل‌ها را به سمت خالق و امام حسین (ع) جلب می‌کند. نگاهم به ضریح پرنور می‌افتد و غم غربت امام حسین (ع) در دل نهفته‌ام زنده می‌شود. یاد شهدای کربلا همچون گل‌های پرپر شده، در ذهنم می‌گردد و دلم برای آن شیرینی کهن و سختی‌های جانکاه می‌تپد. زائران با چشمان اشکبار و لب‌هایی که ذکر خدا و امام را می‌گویند، به دور ضریح حلقه زده‌اند. هر کسی با دلی پر از ندا در این جا جمع است، گویی تاریخ را در اینجا حس می‌کند. بی‌اختیار، یاد می‌گیرم که در زندگی خود نیز به یاری مظلومان برخیزم و از ظالم نترسم. اینجا، در این شب زیارتی، هر دل به یک راز بزرگ متصل است. امیدوارم، روزی شاهد ظهور امام زمان (عج) باشیم و با او در این سرزمین صلح و آرامش ببخشیم. • جامانده - -دلنوشته خادم المهدی از طریق هوش مصنوعی