روز وصلِ دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران، یاد باد
کامم از تلخیِ غم چون زهر گشت
بانگِ نوشِ شادخواران یاد باد
گر چه یاران فارِغَند از یادِ من
از من ایشان را هزاران یاد باد
مبتلا گشتم در این بند و بلا
کوشش آن حقگزاران یاد باد
گر چه صد رود است در چشمم مُدام
زنده رودِ باغِ کاران یاد باد
در هنگامهای که همه چشم به راه پیروزی هستند، مرور خاطرات دور و دراز به ما میگوید در چه وادی گام برداشتهایم و در کدامین مسیر در حال رفتن به افق روشن دلداگی هستیم. گاه رفتن که میشود مسافر این مسیر دور و دراز، این مسیر پر فراز و نشیب که در آن هزاران مسافر عاشق پا به جاده گذاشتند و به مقصد شهادت رسیدند باید دل داده باشد تا به دلدادگی برسد...
چقدر از این تصاویر دیدیم و چقدر از این خطها نوشتیم و چقدر جملات را با کلماتی زیبا آراستیم تا در انتها به این نتیجه برسیم که در این میدان جنگیدن سخت است و پیوستن یاران و دوستان قدیمی چه بخت و اقبالی میخواهد...