هشتمین روز عجب حال دعایی دارم حالت مشهدی و کرببلایی دارم   حرم امن خدا پنجره فولاد شماست و خدا گفت که دیدی چه رضایی دارم؟   واقعا معرکه ای هست میان من و تو عشق بازیست عجب حال و هوایی دارم   نفسم، خواب و خوراکم،همه ام هست ثواب و بدانید که اینگونه خدایی دارم   ز خراسان بروم کرببلا جان بدهم که گریزی بزنم میل سنایی دارم   روضه ای آمد و آمد شب هشتم یادم رقص شمشیر ز اکبر چه نمایی دارد   ناگهان گفت حسین این چه مکرر شدن است؟ شکر بهر بدنت تکه عبایی دارم ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈ https://eitaa.com/joinchat/2328494144Cb3ac3f9782