🔰خدا می‌داند دلت کجاست 🔸از کوفه به مدینه آمده بود. از سختی سفر، خسته و ضعیف شده بود. دیگر نمی‌توانست راه برود. چگونه باید به دیدار محبوبش می‌رفت؟.. خدمتکار امام به دیدنش آمد. در دستش ظرف شربتی معطر بود. شربت را که نوشید، دردهایش تمام شد. محمدبن‌مسلم به منزل حضرت رسید. با دیده گریان درددلش را برای امامش گفت: غریبم، از شما دور هستم، قدرتم کم است و ضعیفم، نمی‌توانم نزد شما بمانم و شما را ببینم. امام محمدباقر(علیه‌السلام) فرمودند: ...اين‌كه گفتى از ما دور هستی؛ ما هم از زمينى كه محبوب و مطلوب‌مان است (كربلا) دوریم و به‌واسطه فرات بين ما و آن زمين فاصله افتاده است. بدان خداوند متعال به آن‌چه که در قلب تو می‌باشد، آگاه است و تو را بر همان پاداش و جزا مى‌دهد... و اما اى محمد، بدان شربتى كه نوشيدى، در آن تربت قبر حسين(عليه‌السلام) بود و آن بهترين داروئى است كه به منظور استشفاء مصرف مى‌كنند. 📜برگرفته از باب۹۱ کامل‌الزیارات 🆔@ArbaeenIR