چند نکته آخوندی درباره بازی ایران و انگلیس 🔺در شروع بازی، پخش سرود انگلستان و تکرار با هیجان آن توسط انگلیسی ها و بعد پخش سرود ایران و سکوت چهره های مهم تیم ملی ما دل خیلی ها را سوزاند. کسانی مثل خود بیرانوند، بیرانوند کسی است که جمله «چطوری کریس» او فریاد پر صلابتی بود بر همه خودحقیرپندارها که فوتبال هم برایشان بهانه بی هویتی و تحقیر است. اما او هم حتی سکوت کرده بود. چرا؟ مربی پرتغالی ما از نکته دردآوری پرده برداشت و آن تهدیدهای مکرر اعضای تیم ملی به قتل. فشارهایی که قوم زامبی بر تیم ما وارد کردند. خوب که چی؟ 🔺تیم فوتبال قبل از رفتن به بازی جام جهانی، در یک جنگ رسانه ای جدی وارد شد. همه اعضا رفتند و رسما با رییس جمهور ایران دیدار کردند و با او عکس یادگاری گرفتند. معنای این رفتار کاملا روشن بود. آنهم وسط همه این بازی مسخره سلبریتی ها و ورزشکاران. 🔺باز به عقب تر اگر برویم، قصه فدراسیون فوتبال و ورود ناگهانی علی کریمی برای قرار گرفتن در نقش بسیار مهم سکانداری فوتبال را هم در نظر بگیرید. (مشکل ساختار انتخاب مدیر و قوانین مدیریت فوتبال هم که تحت نظر حکمرانی جهانی است زیر ساخت نفوذ او را فراهم میکرد) او همان علی کریمی بود که چهره واقعی اش را بعد از این هویدا کرد. ظاهرا متوجه شده بود که دستش رو شده یا هر چه اما به هر حال از نفوذش ناامید شد . بماند. 🔺ماجرای مهدی طارمی و جمله طلایی مادرش که کل داستان فوتبال پسرش را به شهدای شاهچراغ متصل کرد هم در نوع خود مهم و ویژه بود. اینها شد که عملا صف بندی مقابل تیم فوتبال ایران جدی شد. کار به تهدید کشید. این بار فقط تهدید جایگاه اجتماعی و امثالهم نبود، بلکه همه انواع تهدید بود آن طور که اشاره کردند. 🔺خوب حالا نکته آخوندی اش چه شد؟ خیلی ها متوجه شدند که مصدومیت بیرانوند که باعث شد شیرازه تیم به لحاظ روحی بپاشد. وضعف جدی در دروازه برای تیمی بسازد که بنا داشت دفاعی باز کند، نه کار صهیونیست بود نه انگلیس نه دشمنان داخلی و خارجی. این را کسی محاسبه نکرده بود. این واقعه چرا اتفاق افتاد؟ حتما اگر چنین نمیشد با گلهای بسیار کمتری شکست میخوردیم. این شکست طعمی تحقیر آمیز داشت. چرا طارمی باید دو گل بزند؟ این چراها هم تفسیرهای فوتبالی دارد هم تفسیرهای باطنی تری. دین به ما آموخته به این تفسیرها و قواعد هم توجه کنید. این واقعه فقط برای تیم ما رخ نداده بلکه برای کل مردم ایران و هویت ملیشان و پیش چشم آنها رخ داده، معنای آن برای مردم ایران چه بوده؟ 🔺 تفسیرهای حدسی احتمالی و فرضیه ای را کار ندارم. نکته ای را از باب قواعد میخواهم بگویم و تمام. بر اساس سنت های الهی وقتی یک شرایط سخت و مشکلات و پیش آمدهایی ناخواسته برای یک هویت مومن و الهی پیش میآید، چه فرد چه جامعه، معنایش آن است که زمان رشد و کیفی تر شدن فرارسیده. خدای متعال میخواهد توی کیفی، توی رشد کرده، توی جد،ی توی اهل حرکت، رشد کیفی تری پیدا کنی. خالص تر و ناب تر شوی تا جواب بگیری. برای به نتیجه رسیدن نیاز به رشد جدی تری داری. تیم ملی ایران و کل ایران باید متوجه باشد، در شرایطی است که نیاز به یک رشد جدی تر دارد. عزت و ذلت دست خدا است و برای پیروزی نیاز به یک قوت روحی جدی تری داریم. 🔺من به «چشم آوردن دعای مادر مهدی طارمی» را در کنار «ضربه برنامه ریزی نشده به دروازبان عزیز ایران و تاثیرش در شکست پر گلمان» را نشان دهنده یک نکته میدانم. نکته ای نه فقط به تیم فوتبال بلکه به کل مردم ایران، برای پیروزی باید کیفی تر شوید. خوبید اما بیشتر از این باید خوب شوید و زمانه امروز برای این رشد کیفی ملی مهیا شده است. همه اتفاقات این روزها دارند همه ما را به سمت یک بلوغ جدی تر فرامیخوانند. 🔺از این منظر نگاه کنید ببینید خون شهدای شاه «چراغ» و همه شهدای امنیت و خوبان ما دارد با قلب و روح همه طیفهای اجتماعی ما چه میکند، بله ریزش و بدتر شدن هم برای عده ای هست اما عمده کشور و نوجوانانش خیلی جدی تر شده اند، این را با همه وجود میتوانیم احساس کنیم. من امیدوارم با این توضیحات این بازی بتواند مقدمه پیروزی ما بر تیم آمریکا باشد. و از آن مهمتر و اساسی تر کمک به حرکت و جدیت بیشتر هویت ملی و انقلابی ما کند. https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8