✍️ سفرنامه پیاده روی اربعین حسینی درکربلا سال ۹۶(*بقلم استاد سیدرضا واجدی* ) بخش اول 🔸توفیق زیارت آقا این بار به شکل ویژه قسمتم شد. همراه با یک جمعیت میلیونی. 🔸در این سفر احساس کردم زیبایی وسیله مطرح نیست. منوی بازمحرک نیست. هتل چند ستاره بی معناست ! 🔸آنچه زیباست زیبایی همراهان. زیبایی زائران و در حقیقت زیبایی حقیقی و نه اعتباری. زیبایی اراده های همراهان . اخلاص زائران . 🔸در این سفر دشمن می فهمد حسین ما، غریب نیست. فاطمه تنها نیست. گویا هرکدام از ما سند عزت حسینیم. سند حقانیت وعده خداییم. 🔸قدمهایمان در این سفر معناداراست. از قدمها بوی جهاد می آید. 🔸واقعا معنی حقیقی زیارت است. زائر باید شبیه مزور شود . مزور، اهل جهاد است. قدمهایش دل دشمن را می لرزاند. 🔹در این سفر معنای حقیقی زیارت را می فهمیم. زیارت به معنی ضریح نیست. به معنی آرزوی چند بوسه نیست. به معنی جمعیت بی هم نیست. زیارتی طلبکارانه نیست. 🔹زیارتی از جنس جهاد. اعلان جنگ. زیارتی شبیه معنی "انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم. " زیارتی از جنس حماسه. زیارتی همایش گونه. 🔹از جمع شدن افراد مختلف در یک گروه فهمیدم که این مسیر از جنس یک مسافرت خانوادگی نیست. از یک گردش معمولی نیست. بلکه از جنس همراهی با کسانیکه در انگیزه با تو یکی هستند. 🔸از وادی السلام نجف حرکت کردیم. هنوز راه نرفته احساس کردیم در حرم حضور یافتیم. حرمی به وسعت همه مسیر. هرقدمی برای خودش اذن دخولی بود. گویا از قبل اجازه ورود به حرم داده شده بود. 🔸احساس می شد حرکت نکرده به حرم راهت داده اند. بوی حرم با عطرهای دنیایی معطر نبود. در هر تنفسی عطر همراهان را استشمام می کردی.. عطر قدمهای با اخلاص اطرافیان سرمستمان می کرد. بوی اخلاص همسفران هرلحظه ما را به حرم نزدیکتر می کرد. واقعا اخلاص، راهها را کم می کند و فاصله ها را از بین می برد. 🔸واقعا احساس می شد که از درون در حرکتیم. عشق، راه می رود. اخلاص قدم بر می دارد. صدای هر قدم همراهان زمزمه یا حسین داشت. 🔸ای کاش اشکها اجازه می داد همراهانمان را خوب ببینیم. واقعا این هدف چه معجونی است که همه را یکی می کند. همه می دانستیم در اندیشه مان جز حسین نیست. در هدف یکی شدیم. از قدمهای همدیگر لذت می بردیم. فهمیدم معشوق واقعی کسی است که هرچه عاشقانش زیادتر شوند بر لذتشان افزوده می شود. اصلا جای حسادت و رقابت نیست. خستگی همراهان رنجمان می داد. ادامه دارد | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran