🗓۲۶ ربیع الاول سال ۴۱ قمری سالروز صلح امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه ✅ علت صلح و مواد صلح نامه امام حسن مجتبی علیه السلام به جهت بی وفایی اهل کوفه و نامه نگاری آنان با معاویه مبنی بر یاری کردن وی و همچنین گریختن بسیاری از فرماندهان از جمله عبید الله بن عباس، آن حضرت حاضر به صلح شدند تا بدین وسیله شیعیان راستین و سادات از بنی هاشم جان سالم به در برند و از ریخته شدن خون و غارت اموال و تعرض به ناموسشان در امان باشند و حقیقت اسلام حفظ گردد و به آیندگان برسد. طبق گزارش‌های پراکنده که نقل شده است مواد صلحنامه در یک دسته بندی از این قرار بوده: ۱. معاویه به کتاب خدا و سنّت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عمل کند. ۲. بعد از معاویه، خلافت از آنِ حسن بن علی علیهما السلام خواهد بود و اگر برای او حادثه ای پیش آمد، حسین بن علی علیهما السلام زمام امور مسلمانان را در دست می‌گیرد. ۳. متعرض جان امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام نگردد. ۴. سادات و بنی هاشم در امان باشند. ۵. بعد از خود جانشینی نصب نکند و خود را امیرالمؤمنین نخواند. ۶. معاویه تعهد می‌کند که تمام مردم، اعم از سکنه شام و عراق و حجاز، از هر نژادى که باشند، از تعقیب و آزار وى در امان باشند و از گذشته آنها صرف نظر کند، احدى از آنها را به سبب فعالیت هاى گذشته شان بر ضد حکومت معاویه، تحت تعقیب قرار ندهد و مخصوصاً اهل عراق را به خاطر کینه هاى گذشته آزار ندهد. ۷. اصحاب و یاران راستین امام حسن مجتبی علیه السلام در امن و امان باشند و به جانشان و مالشان و زنانشان و اولادشان آسیبی نرساند. ۸. معاویه هیچ مکر و حیله ای علیه امام مجتبی علیه السلام به کار نبَرَد. ۹. بدعت ناسزاگویى و اهانت نسبت به امیرمؤمنان علیه السلام و لعن آن حضرت در حال نماز باید متوقف گردد و از ایشان جز به نیکى یاد نشود. ۱۰. مبلغ یک میلیون درهم در میان بازماندگان شهداى جنگ جمل و صفین که در رکاب امیرمؤمنان علیه السلام کشته شدند، تقسیم کند. 🔹حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: به خدا سوگند آنچه کردم (از صلح با معاویه) بهتر است برای شیعیانم، از آنچه آفتاب بر آن طلوع کرده یا غروب می‌کند، آیا نمی دانید که من امام شما و واجب الاطاعة شمایم؟! 🔻معاویه این شرایط را پذیرفت و جنگ پایان یافت ، اما آن ملعون به هیچیک از شروطِ این قرارداد عمل ننمود بلکه خلاف تمام آنها عمل کرد. منبع؛ تاریخ طبری ، ج۴، ص۱۲۴ ؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر ، ج۳، ص۴۰۵ ؛ مستدرک سفینة البحار، ج۵، ص۲۱۳