9️⃣ #فصل_نهم (نتیجه مقاومت) /1
⭕️ دو روز قبل از شهادت؛ ۲۲ فروردین ۱۳۹۵
رفتم بالای تل البرنه. ابراهیم را صدا زدم. هوا ابری و تاریکی مطلق بود. باران هم نمنم میبارید. وضعیت بالای تل خیلی وحشتناک بود. خمپارهها و 23های دشمن امان نمیدادند. یکلحظه قطع نمیشدند. تعداد نیروهایی که روی تل مانده بودند، بهزور به دوازده نفر میرسیدند. از چهار طرف، ما را میزدند. بالای تل، دو ردیف خاکریز کوتاه بود که از اصابت ترکشها جلوگیری میکرد. خمپارهها همهجا میخورد، اِلّا بین دو خاکریز جلو و عقب که ازآنجا تردد میکردیم.
بالاخره ابراهیم را پیدا کردم. دستم را گرفت و دورتادور تل را نشانم داد و وضعیت را برایم تشریح کرد. مدام به نیروها تأکید میکردیم که پراکندگی و فاصلۀ بین خودشان را حفظ کنند. آتش دشمن خیلی سنگین بود. ابراهیم گفت: «حیدر تا یک ساعت پیش اینجا بود و به خاطر خستگی و فشار کار رفت مسجد ورودی البرنه تا هم نمازش رو بخونه و هم استراحتی کنه. »...
🔗 ادامه دارد...
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 |
www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🔗 |
@arefanemojahed