🏷نماز سر انگشتی بنام پروردگار پاک و منزه گویند یحیی‌بن‌معاذ رازی نامه‌ای نوشت برای بایزید، پاسخ نامه به دستش رسید و خدا عالم است که در آن نامه چه دید که به وجد آمده جهید، از جای خود پرید و به سمتی که شیخ ساکن بود دوید. آنقدر دوید تا به هنگام نماز عشاء پیش شیخ رسید. یحیی می‌گوید که چون دیروقت بود خواستم تا صبح صبر کنم سپس به دیدار شیخ روم که شخصی گفت: شیخ به قبرستان رفته تا یکسری کارهایی انجام دهد. به قبرستان رفتم و دیدم شیخ جانم به شیوه بودا و به شکل ذن و یوگا روی دوانگشت‌پا ایستاده و حالتی داشت انگار موجودی بر شیخ مسلط شده بود. هرچه گفتم شیخ جان، مگر ما مسلمان نیستیم؟! ازشیخ جوابی نشنیدم و تا صبح به همان شکل و حالت ماند!. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀 عـــــــارفــــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 🌀 👳🏼‍♂️ 📗 🖋