استاد فاطمی نیا : نقل شده است روزی "معروف کرخی" نشسته بو‌د . عدّه‌ای از جوانان در دجله سوار بر قایق بودند و ساز و آواز سر می‌دادند. چند نفر از مقدّسین آمدند به معروف کرخی گفتند: آقا آن‌ها را نفرین کن، چه جوان‌های بدی هستند! معروف دست‌های خود را بلند کرد و فرمود: خدایا به عزّت خودت قسم می‌دهم کسانی را که در این دنیا این‌قدر خوشحال کردی، در آخرت هم همین‌طور آن‌ها را خوشحال کن! آنها به معروف اعتراض کردند : ای معروف! تو یک عارف هستی! چرا چنین می‌گویی؟ چرا یک عدّه که مشغول گناه هستند را نفرین نکردی و برای آن‌ها دعا کردی؟ معروف کرخی پاسخ داد: وای بر شما که نادان هستید ، من آن‌ها را دعا کردم، اگر قرار شود در آخرت خوشحال باشند ، باید در این‌ دنیا توبه کنند . این دعا یعنی خدا به آن‌ها توبه عنایت کند. . حالا ببينيد، منِ رو سیاه که معروف کرخی نیستم، خاک پای او هم نمی‌شوم ، از کنار بعضی عروسی‌ها که عبور می‌کنم می‌بینیم بی‌بند و باری زیاد است. می‌گویم خدا آن‌ها را مبارک گرداند . می‌گویند آقا شما چرا؟! می‌گویم پس چه بگویم ؟ برکت مصادیق مختلف دارد . یعنی خدا آن‌ها را متحوّل کند، به آن‌ها آگاهی بدهد تا توبه کنند . آدم برادر و خواهر خود را نفرین نمی‌کند! بگو خدا آن‌ها را خیر دهد، خدا متنبّه کند. گاهی مواقع آن‌ها متحوّل می‌شوند