آرشیو مذهبی
مستقیم از سوریه آمد خواست فوری برویم به روستای پدریاش! پدرش را بُرد حمام و بعد شروع کرد به بوسیدنش... گفت: همهیِ خستگیها از تنم بیرون رفت زیارت دلچسبی بود... راوی: خانواده شهید
#شهیدحاجقاسمسلیمانی