نزدیڪِ عملیات بود... مےدانستم دختردار شده! یڪ روز دیدم سرِ پاڪت نامه از جیبش بیرون زده... گفتم: این چیه؟! گفت: عڪسِ دخترمه. گفتم: بده ببینمش... گفت: خودم هنوز ندیدمش!! گفتم: چرا؟ گفت: الآن موقع عملیاته. مےترسم مهر پدر و فرزندی ڪار دستم بده... باشه براے بعد :) 💛 @ArtaGraph