تو گرما داده بودی جان سرد گفتگوها را تو احیا کرده بودی با قیامت آرزوها را به تیغ خنده ات زخمی به جان فتنه ها بردی تو از ابلیس ها بردی دمادم آبروها را شهادت از دلت جوشید و با خود برد دنیا را چه دنیایی که ساکن کرد در قلبش دو رو ها را نماز عشق را باید به پشتت خواند نصرالله و باید ساخت با مهر تو و حیدر وضوها را تو را در کنج محراب شهادت دیده ام هر بار تویی که پر نمودی از خدا جان سبوها را عروجت محفل ققنوس ها را باز کامل کرد سلامت باز کرده باب حرف و گفتگوها را شاعر: (از دیار ۱۵خرداد) 💠حوزه هنری استان تهران در فضای مجازی: سایت | آپارات | بله | ایتا | اینستاگرام