تا که آنسوتر ز ما مأوای تو
سهم ما اینک غم و غوغای تو
جنگل و کوه و بیابانِ وطن
کوچه کوچه شهر و دِه همپای تو
خادم مردم شدی در هر زمان
خستگی شرمندهی سیمای تو
در پیِ خدمت به محرومان کجا
میرسد دنیا به گَردِ پای تو؟
کاخ و میز و دفتر و دیوان مگر
دیده در دوران کسی همتای تو
عاقبت هم در دلِ این روزها
سر رسید آن قصهی شبهای تو
در تمام لحظههایت بی گمان
از تو راضی بوده آن مولای تو
عاقبت از آسمان خوانده تو را
سمتِ آغوشِ خراسان جای تو
#امرالله_عظیمی
🌐
zil.ink/artkermanshah
ⓐⓡⓣⓚⓔⓡⓜⓐⓝⓢⓗⓐⓗ