محبوبه عزیزی، تدوین‌کننده خاطرات کتاب «سیاه‌چال مستر»: «کتاب تازه‌ای متولد شده است که من هم سهم ناچیزی در به دنیا آمدن آن دارم». از ابتدا به سبک و سیاق نگارش آقای سرهنگی علاقه داشتم. روان و خواندنی بودن نوشته‌هایش من را جذب می‌کرد، اما می‌دانستم این روان بودن و سادگی ظاهر، کار دشواری است و به قول ادبا سهل ممتنع است. مطالبش را این سال‌ها دنبال می‌کردم و از خواندنش لذت می‌بردم. دوست داشتم اگر روزی قرار باشد بنویسم، به سبک او باشد. یکی از روزهای آبان سال 1396 آقای سرهنگی این کار(سیاه چال مستر) را به من پیشنهاد کرد و متن اولیه‌ای که آقای شرفی از اتفاق‌ها برای وزارت امور خارجه گزارش کرده بود، در اختیارم قرار داد. متن را مطالعه کردم. سوژه و موضوع برایم جذابیت داشت و منحصر به فرد بود. در نتیجه بعد از چند روز و چند مشورت، این کار را پذیرفتم. مثل کسی بودم که ناگهان در قسمت عمیق استخر رهایش کنند تا شنا بیاموزد. من وارد دنیای نوشتن شدم. کاری سخت اما شیرین بود. @artskermanshah eitaa.com/artkermanshah