شعر شاعر یزدی؛ حاج محمود ملک ثابت در رثای زنده عشق ای عاشق شمس الشموس ای زنده عشق جاویدی ای پروانه پاینده عشق ای بر سر پیمان که در آتش نشستی مثل خلیل الله تو بت‌ها را شکستی ای دشمنانت مردمانی زشت سیرت شیطان صفت‌های لعین و بی بصیرت ای آنکه از حکمت خدایت آفریده از نسل پیغمبر جمالت آفریده مثل رجایی سوختی مثل رجایی ای مرد میدان و شهیدان خدایی روزی بهشتی بود و آن سیل تهاجم روزی تو و دشنام آن نامرد مردم بعد از تو ای تسلیم حق تسلیم دیگر از نسل ابراهیم ابراهیم دیگر بعد از تو راهت رهروانی تازه دارد این صبر ایوبی ما اندازه دارد بعد از تو مائیم و تمام دشمنانت ماییم و آن قدس شریف و آرمانت ای لانه‌ات در گوشه بام حرم بود جای تو آخر در حرم بود از کرم بود ای خادم موسی الرضا فرزند زهرا ای داغ تو آتش زده بر جان و دل‌ها داغ تو را در سینه خود می‌فشانم با یاد تو با سوره انا فتحنا ای دشمنانت در جهان پیدا و پنهان مشتی یهود خیبری مشتی نصارا ای آنکه عمری آرزویت بود روزی آزاد گردد مسجد و محراب اقصی همواره می‌گویند محرومان دنیا یا سیدی حامی ما دردا و دردا دردا علم افتاده از دست علمدار یا رب مدد کن باز دستی و علم را تا پای جان رفتی تو، تا قربانگه عشق شهد شهادت را گوارایت گوارا محمود ملک ثابت / خرداد 1403 حوزه هنری استان یزد @artyazd_ir