🖋️ایجاد دارالشورای اسلامی؛رسالت اصل طراز
🔺انقلاب مشروطه در سال 1285ه.ش به پیروزی رسید. این جنبش برای مشروطکردن قدرت حاکمیت، نهادینهسازی آزادی سیاسی، برقراری عدالت قضایی و حکومت قانون آغاز شد و با پایاندادن به دوران سلطنت مطلق، تاریخ سیاسی ایران را وارد مرحله جدیدی کرد.
🔺هدف و خواسته انقلابیون، حاکمیت قانون و تأسیس عدالتخانه بود که نهایتاً منجر به تأسیس مجلس شورای ملی و تدوین قانون اساسی شد.
🔺دراینبین فقیهان نسبت به انقلاب مشروطه مواضع متفاوتی اتخاذ کردند. یکی از علمای مطرح تهران، شیخ فضلالله نوری بود که بعد از یک دوره همکاری با مشروطهخواهان با آنان اختلافنظر پیدا کرده و بهمرور که اهداف اجتماعیون و مشروطهخواهان تندرو عیان گشت مخالفتهای وی نیز علنی شد.
🔺ایشان بهرغم حضور فعال در جنبشهای ضداستبدادی نظیر جنبش تنباکو و جنبش عدالتخانه، بهعنوان مخالف سرسخت جنبش مشروطه شناخته شد.
🔺یکی از موارد اختلاف، اعتقاد افراطیون مشروطهخواه به جدایی مذهب از سیاست بود. اما شیخ فضلالله نوری که خواهان مجلسدارالشورای اسلامی بود، مشروطه مشروعه را مطرح کرد.
🔺در واقع شیخ فضلالله نوری بر انطباق قوانین با شرع اعتقاد داشت و چون این موضوع آسان نمینمود باید سازوکار آن وضع میشد. تصویب اصل دوم متمم قانون اساسی، حاصل تلاشهای شیخ فضلالله نوری در همین راستا بود.
🔺اصل مذکور معروف به اصل طراز، به هیأتی از مجتهدین و فقهای متدینین اشاره دارد که باید آگاه به مقتضیات زمان بوده و کمتر از پنج نفر نیز نباشند.
🔺علما و مراجع تقلید شیعه، اسامی بیست نفر از علما را که دارای صفات مذکوره باشند به مجلس شورای ملی معرفی میکنند و پنج نفر از آنها یا بیشتر بالاتفاق یا بهحکم قرعه تعیین میشوند.
🔺 بدین ترتیب نباید در هیچ عصری از اعصار، مواد قانونی مصوب مجلس شورای ملی، مخالفتی با قواعد مقدس اسلام داشته باشد و تشخیص این امر برعهده علمای اسلام است.
🔺در مجلس اول جز به درخواست یکی از نمایندگان مجلس مبنیبر ارسال نامهای به نجف و تقاضای معرفی بیست مجتهد از ایشان و خواندن نامه مرحوم آیتالله سید محمدکاظم خراسانی و فرار مجلس در پاسخدادن به آن حرکتی دیده نشد.
🔺 در مجلس دوم با تحرکات گسترده گروهها و علما این اصل به اجرا درآمد و بیست نفر از سوی علمای نجف معرفی شدند که از میان ایشان پنج نفر انتخاب گردید.
🔺در دوره سوم سیدحسن مدرس و امامجمعه خویی که در دوره دوم عضو هیأت مجتهدین طراز اول بودند نه بهعنوان عضو هیأت مذکور بلکه نماینده مردم تهران در مجلس شدند. در این دوره در خصوص اجرا نکردن این اصل از سوی هیچیک از نمایندگان اعتراض و ایرادی صورت نگرفت.
🔺در مجلس چهارم و مجلس پنجم که همزمان با کودتای 1299 و روی کار آمدن رضاخان بود، اقلیت مجلس که سید حسن مدرس نیز در این طیف قرار داشت، پیگیر اجرای این اصل شدند و اکثریت مجلس که هواداران رضاخان بودن رضایتی به اجرای این اصل نداشتند.
🔺در نهایت تحقق مشروعیت مصوبات مجلس شورای ملی در گرو پذیرش عملی اصل طراز امکانپذیر بود که به جز مجلس دوم اهتمامی بر اجرای آن از سوی نمایندگان وجود نداشت.
🔺فقهای دیگری نیز نسبت به انقلاب مشروطه طرح بحث کردهاند. علامه میرزا محمدحسین نایینی بهعنوان موافق مشروطیت از جایگاه ویژهای برخوردار بوده که با تألیف کتاب " تنبیه الامه و تنزیه المله " مبانی فکری خود را بیان کرد.
🔺علامه نایینی به لزوم وجود حکومت پرداخته اما درعینحال اظهار میدارد که حکومت مشروطه بهتر از حکومت مطلق است. اساس استدلال وی از یک قاعده فقهی تحت عنوان "واجب بودن مقدمه واجب" نشأت میگیرد. وی از این قاعده فقهی برای اثبات ضرورت قانون اساسی و برقراری مجلس استفاده میکند.
🔹 از نظر او نه مجلس و نه قانون اساسی فینفسه واجب نیستند و آنچه واجب است صرفاً حفظ بیضه اسلام است.
🔺به نظر میرسد مبانی و اصول فکری شیخ فضلالله نوری و علامه نایینی یکی است اما با توجه به برداشتهای مختلف از مشروطه و میزان آشنایی با آن، تفاوت در نگرش آنان به موضوع مشروطه دیده میشود.
_________________
@asaas_discourse