#تجربه_من ۴۸۴
#فرزندآوری
#سالمندی
دوران کودکی من به قبل از انقلاب بر میگرده، یادمه یکبار کتاب داستانی هدیه گرفتم که داستان زندگی دو بچه فیل خوشبخت با پدر و مادرشون در جنگل سرسبزی رو روایت میکرد، با زیاد شدن خواهر و برادرها قحطی و گرسنگی در جنگل افتاد و برای همه به اندازه کافی علف نبود تا جائیکه خانواده فیلها از هم می پاشه و برای پیدا کردن غذا مجبور میشن از هم جدا بشن، در پایان هم بچه فیل خسته و گرسنه و تنها روی یک تخته سنگ میشینه و با یاد آوری زمانی که فقط دوتا بچه بودن میگه واقعا برای یک زندگی خوب دوتا بچه کافیه😞
من با خوندن اون کتاب فکر میکردم اگر ما هم به جای ۶ تا بچه، دوتا بودیم چقدر وضعمون بهتر بود 😋 لازم به ذکره که کنترل جمعیت از قبل از انقلاب شروع شده بود و عمو و عمه های من که تحصیلکرده زمان شاه بودن هر کدوم فقط یکی دوتا بچه داشتن و مادر بیچاره من مدام برای داشتن ۶ تا بچه تحقیر میشد.
به هر حال سالهای کودکی و نوجوانی گذشت، ما بزرگ شدیم و با یاد آوری سختیها و رفتار دیگران در کودکی بیشتر از دوتا بچه نیاوردیم، مادر و پدر هامون هم پیر شدن و به جز مرحوم پدرم که زود از میان ما رفت، بقیه بزرگترهای فامیل هر کدوم ۸۵ تا ۹۲ سال عمر کردن.
مرحوم عمه بزرگم که مادرم رو بابت بچه زیاد تحقیر میکرد سالهای آخر عمرش چنان با حسرت به مادرم میگفت " تو که غمی نداری، من چی بگم که بی کسم 😔"
و سال آخر عمرش هم چون تنها فرزندش توانایی نگهداری او رو نداشت با اندوه زیاد به خانه سالمندان رفت و همونجا فوت کرد، خاطرات تلخ خانه سالمندان و حرفهاش رو وقتی که به ملاقاتش میرفتیم هرگز فراموش نمیکنم.
عمو و زن عموی پیر هم اونقدر نگهداریشون برای دو فرزندشون سخت شد که وقتی فوت کردن بچه ها شون آشکار راحت شده بودن و از گریه و زاری هیچ خبری نبود.
اما مادر ما مثل انگشتر قیمتی بین ما میچرخید، هر وقت یک نفر از ما خسته میشدیم ( چون خیلی بیمار بود ) بچه دیگه مامان رو پیش خودش میبرد ، هزینه هاش و نگهداریش رو بین خودمون تقسیم کردیم تا کسی اذیت نشه، نزدیک خواهرم زندگی میکرد، برادرم هزینه پرستارش رو میداد، من دکتر و بیمارستان میبردمش، بقیه پیشش می ماندن، خلاصه با عزت از دنیا رفت و برای مراسمش در سال ۹۷ هر چه وصیت کرده بود انجام دادیم .
گاهی فکر میکنم سرنوشت امثال ما که تحت تاثیر تبلیغات قبل و بعد از انقلاب فقط دو تا بچه آوردیم و بزرگ کردیم و حالا که هنوز ازدواج نکردن تنها هستیم چه برسه بعدها چی میشه.
من فقط استعفار میکنم و توکل به خدا دارم تا اگر پیری در سرنوشت ما هست واقعا عاقبتمون ختم به خیر بشه😞
🆔
@asanezdevag