◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۸۵ قسمت سوم ❤️و نه من کاره ای هستم تو این مملکت نه چیزی الان هم دارم برای امتحان دکتری
۳۸۸ دلم میخواست من هم تجربه زندگیم را برایتان بفرستم اما فرصت نشده بود تا اینکه پیام خانمی که در دوران عقد باردار شده بود را خواندم و بسیار برایش متاسف و متاثر شدم چون این اتفاق برای من هم در دوران عقد افتاد و خدا را شکر تصمیم اشتباه نگرفتم. من هم خیلی زود اوایل دانشجویی با یکی از اقوام دور ازدواج کردم و بعد از حدود ۴ ماه از عقد باردار شدم، هنوز از یادآوری آن دوران سخت و مبهم و پیچیده ناراحت میشوم، خیلی سخت گذشت به خاطر باورهای غلط و صحبت های بیجا، تحمل حواشی برای یک دختر کم سن و سال که تا قبل از این مسأله، فقط درگیر درس و دانشگاه بوده، خیلی سخت است. من باردار شدم ولی خدا را شکر حمایت و عقل همسر و تحمل و بردباری پدر و مادرم باعث شد که این دوران را با همه فکرهای مزاحمش به راحتی بگذرانم و خدا را شکر اصلا فکر سقط هم نکردم و چون کم سن و سال و سلامت بودم، دوران بارداری خوبی را گذراندم الان که با شما صحبت میکنم به لطف خدا پسرم مهندس کامپیوتر شده و راحت در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه دولتی قبول شد. خدا را شکر پسر خوب و سربراهی شده و انشاالله بزودی وسیله ازدواجش فراهم میشود. من ۴ سال بعد مجدداً صاحب پسری شدم که الحمدلله از همه نظر نمونه شده بعد از تولد فرزند دوم طبق عرف آن موقع دیگر تصمیم به آوردن فرزند نداشتیم و من مشغول کار شدم بعد از ۱۰ سال ناخواسته (خدا خواسته) باردار شدم. اول خیلی ناراحت بودم چون مطمئن بودم فرصت شغلی خوبم را از دست میدهم اما بعد از اینکه در ۶ ماهگی به ناگاه پدرم را از رادست دادم متوجه شدم خداوند لطف بزرگی کرده که به من فرزند جدیدی داده تا غم از دست دادن پدر را کم کند. پسر سومم الان ۹ ساله است، بسیار شبیه پدرم شده و هر دو بسیار هم را دوست داریم. ناگفته نماند که وقتی من برای فرزند سوم باردار شدم خانم دکتر زنان که بسیار مومن هم بود به خاطر جو آن موقع بسیار با من بد برخورد کرد و گفت چرا مواظب نبودی و باردار شدی و با من که مهندس بودم مثل یک زن روستایی بی سواد برخورد کرد. خلاصه بعد از ۳ سال از تولد فرزند سوم خدا خواست و من صاحب پسر چهارم شدم و الحمدالله و خدا را صد هزار مرتبه شکر بسیار راضیم من خودم فقط یک برادر دارم و اکثر اقوام هم کم فرزند هستند و به نوعی من تابو شکنی کرده ام ولی امروز بسیار خوشحالم که حرف رهبرم را گوش کرده ام و فرزندان کوچکم در کنار پسران بزرگم به زندگی ما نشاط و شادابی زیادی داده اند با اینکه بارداری در سنین بالا به مراتب سخت تر از سن کم می‌باشد ولی محال و غیر ممکن نیست. من هم بارداری در اوایل ۲۰ سالگی را تجربه کردم، هم اواخر دهه ۳۰ را و الحمدالله خداوند فرزندانی سالم و انشاالله صالح و عاقبت بخیر به من و همسرم داد. الان هم هر وقت خبر بچه دار شدن دیگران را می‌شنوم قلبا خوشحال میشوم و برای افرادی که آرزوی فرزنددار شدن دارند دعا میکنم و از کسانی که دو فرزند دارند می خواهم قبل از اینکه دیر شود و پشیمان شوند به فکر آوردن فرزند سوم و چهارم بیافتند. 🆔 @asanezdevag